تیتر یک

افغانستان؛ نبردگاه سازمان های استخباراتی

قسمت اول

بعد از تسلط کمپنی هند شرقی در شبه قاره ی هند، افغانستان با در نظر داشت موقعیت استراتژیک و ژئوپولیتیک آن همیشه مورد توجه دستگاه های استخباراتی بریتانیای کبیر و روسیه تزاری بوده و جغرافیای کنونی افغانستان نیز بیشتر از هر فکتور دیگر، محصول بازی بزرگ بریتانیای کبیر، روسیه تزاری و سیاست ترسیم خط حائل میان دو ابرقدرت وقت است.

در جریان جنگ اول و دوم جهانی، با آن‌که افغانستان رسما سیاست بی‌طرفی اختیار نموده بود، با آن‌هم کارمندان اطلاعاتی آلمان برای جلب توجه زمام‌داران وقت تلاش‌های زیادی به خرچ دادند تا افغانستان سیاست بی‌طرفی خود را کنار بگذارد، اما امتیازات مالی و نظامی بریتانیا برای شاهان کشور در عوض بی‌طرفی، چنان فریبنده بود که تلاش‌های آلمان با وجود کمک‌های هنگفت مالی در بخش‌های اقتصادی و عمرانی بی‌نتیجه ماند و افغانستان در هر دو جنگ جهانی به دلیل دریافت کمک های مالی و کار استخباراتی بریتانیایی ها بی‌طرفی خود را حفظ کرد.

نقش جاسوسان سازمان های استخباراتی در سمت و سو دهی مسیر تاریخ معاصر کشور خصوصا در پنج دهه اخیر، چنان پر رنگ است که افغان‌ها از کودتای ۲۶ سرطان ۱۳۵۲ سردار محمد داوود خان تا کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ کمونیستی و حاکمیت دور دوم گروه طالبان کمتر فرصت داشتند به عنوان صاحبان یک کشور مستقل تصميم گیرندگان دست اولی باشند.

لشکرکشی نظامیان روس تحت‌نام دفاع از ارزش‌های سوسیالیستی را می‌توان سقوط افغانستان در کام بازی های استخباراتی و گروه‌های نیابتی کشورهای منطقه و جهان دانست که کماکان حضور فعال در افغانستان دارند و دلیل اصلی وضعیت اسفبار کنونی دانسته می‌شوند.

حضور نظامی‌ روس‌ها فرصتی را برای غربی‌ها و عرب‌ها فراهم ساخت تا جهت مهار روس‌ها با کمک سازمان‌های استخباراتی منطقه دست به ایجاد حداقل ۱۵ تنظیم جهادی بزنند که از حمایت اسلام‌گرایان سراسر جهان برخوردار بودند.

عدم توفیق تنظیم‌های جهادی در راستای تاسیس حکومت اسلامی، قطع و کاهش کمک‌های مالی و اقتصادی عرب‌ها و غربی‌ها برای تنظیم های جهادی که بعد از سقوط حکومت دوکتور نجیب‌الله و فروپاشی ارتش منجر به جنگ داخلی و تقسیم کشور به جزایر قدرت گردید، فرصتی را برای جنگجویان عرب، آسیای میانه‌ای‌، چچینی‌ها و اویغور ها، که در اندیشه تاسیس حکومت های اسلامی در آسیای میانه، شبه‌ جزیره هند، چین و دیگر اقصی نقاط جهان بودند؛ فراهم ساخت، تا با شبکه سازی گسترده و تشکیلات منظم چون القاعده، حرکت اسلامی ازبکستان، نهضت اسلامی ترکستان شرقی و اتحاد جهاد اسلامی تاجیکستان به تهدید امنیتی بزرگی برای منطقه و جهان مبدل شوند.

تجمع اسلام‌گرایان افراطی از سراسر جهان در افغانستان که از مدیریت اساس‌گذاران و حامیان قبلی شان خارج شده بودند در کنار رقابت های منطقه‌ای، سازمان‌های استخباراتی ذیدخل در قضایا را واداشت تا کماکان در این کشور حضور فعال داشته و جهت تأمین منافع شان از رهبران قومی و گروه های مختلف حمایت اقتصادی و تسلیحاتی نمایند.

بازی استخباراتی؛ چتر حمایتی طالبان برای سازمان های تروریستی

بانیان تنظیم های جهادی که از ادامه جنگ داخلی و عدم تطبیق برنامه‌های سیاسی و اقتصادی، خصوصا ناکامی پروژه انتقال گاز ترکمنستان از مسیر افغانستان، پاکستان به هند و تاراج اموال ترانزیتی از سوی فرماندهان جهادی به ستوه آمده بودند، به فکر راه حل شدند تا مشکل افغانستان را که کوتاه ترین مسیر تجارتی میان آسیای میانه و جنوب آسیا است؛ برطرف سازند.

راه حلی که بازی‌گران بین‌المللی قضایای افغانستان خصوصا امریکایی‌ها، انگلیس‌ها، سعودی‌ها و پاکستانی‌ها بر آن توافق کردند. تاسیس گروه تحریک طالبان بود که متشکل از افراطی ترین جهادی‌های نبرد علیه روس‌ها بودند.

اعضای رهبری تحریک طالبان که بزرگ‌ترین آرزوی شان را ایجاد حکومت اسلامی و تطبیق حدود شرعی در کشور می‌گفتند با توجه به رادیکالی شدن افغانستان در زمان جنگ علیه روس‌ها، از اقبال بلندی برخوردار بودند و در مدت زمان کوتاهی توانستند بخش‌های از کشور بویژه ولایات جنوبی را تصرف نمایند.

اقبال بلند طالبان در برچیدن بساط فرماندهان محلی که غرق انواع و اقسام فساد اخلاقی و اداری بودند، مورد استقبال شهروندان واقع گردید که از ظلم و جنایات تنظیم‌های جهادی به تنگ آمده بودند.

گسترش ساحه حاکمیت طالبان، در کنار شهروندان افغانستان توجه جنگجویان خارجی خصوصا اسامه بن لادن رهبر القاعده را که سال‌ها در کنار تنظیم های جهادی علیه روس‌ها جنگیده و از وضعیت موجود و عدم توفیق شان در گسترش جهاد جهانی سرخورده بود؛ نیز به خود جلب نمود.

گسترش ساحه متصرفات طالبان همزمان بود با افزایش فشار امریکایی ها بر حکومت سودان، تا اسامه‌ بن لادن مظنون بمب‌گذاری و کشتن امریکایی‌ها را تحویل آن کشور نموده و یا از سودان اخراج نمایند.

اسامه بن لادن سرمایه دار سعودی که با خاندان سلطنتی اهل سعود بر سر استقرار پایگاه های نیروهای امریکایی در خاک آن کشور نیز میانه ی خوبی نداشت و نمی‌توانست به زادگاهش برگردد. افغانستان را بهترین مکان برای ادامه فعالیت‌هایش تشخیص داد و به ولایت ننگرهار برگشت. چون اسلامه بن لادن شناخت کافی از موقعیت استراتژیک و استحکامات دفاعی ولایت ننگرهار از زمان جنگ علیه روس‌ها داشت.

تحریک طالبان با حمایت سخاوتمندانه سازمان استخبارات نظامی پاکستان حدوداً چهار ماه بعد از برگشت اسامه بن لادن، ولایت ننگرهار را تصرف و آن شیخ سرمایه دار را به قندهار مرکز قدرت شان منتقل کردند.

به قول وحید مژه نویسنده کتاب افغانستان و پنج سال سلطه طالبان، رهبران این گروه در نخستین دیدار شان با اسامه بن لادن و سایر سران القاعده، تعهد سپردند که از آنها محافظت نموده و اجازه نمی‌دهند دست هیچ دشمنی به آنها برسد، وعده‌ای که طالبان در دور اول و دوم حاکمیت شان به آن وفادار ماندند و ملا محمد عمر رهبر تحریک طالبان با وجود فشارهای بین المللی حاضر به تحویل دهی اسامه بن لادن به ایالات متحده امریکا نشد.

القاعده و اسامه بن لادن به عنوان بزرگترین حامی طالبان در نبرد علیه اتحاد شمال، در کنار تامین نیاز های مالی، تسلیحاتی و منابع انسانی، نقش مؤثری در بسیج سایر جنگجویان خارجی به نفع طالبان داشتند و اینگونه بود که افغانستان تحت حاکمیت گروه طالبان به پایگاه امن تروریستان بین المللی و کانون طرح و اجرایی حملات تروریستی یازدهم سپتمبر ۲۰۰۱ تبدیل شد.

طالبان در دور اول حاکمیت شان در کنار پناه دادن به القاعده، زمینه اسکان، آموزش و تقویت شبکه های تروریستی چون حرکت اسلامی ازبکستان، اتحاد جهاد اسلامی، نهضت اسلامی ترکستان شرقی، سپاه صحابه، جیش محمد و ده ها سازمان تروریستی دیگر را فراهم ساختند که تهدید مستقیم برای امنیت منطقه و جهان محسوب می گردیدند.

نبرد استخباراتی و فرصت برباد رفته افغانستان

تحریک طالبان، سرشار از باده پیروزی در سایر نقاط کشور با حمایت تمام قد نظامیان پاکستانی، شبکه القاعده، جنبش اسلامی ازبیکستان، اتحاد جهاد اسلامی تاجیکستان و جنبش اسلامی ترکستان شرقی با آغاز سال ۲۰۰۱ میلادی به منظور تصرف ولایت بدخشان، پنجشیر و بخش‌های از ولایت تخار بالای مواضع اتحاد شمال حملات تهاجمی گسترده‌ای انجام دادند که توفیق چندانی در آن‌ها نداشتند.

عدم توانایی طالبان و حامیان شان در شکست نظامی اتحاد شمال، شبکه القاعده را وادار ساخت تا برنامه حذف فزیکی احمد شاه مسعود فرمانده عمومی اتحاد شمال را روی دست گرفته و همانگونه که برای طالبان وعده داده بودند، تحول بزرگی در میدان جنگ افغانستان ایجاد نمایند.

دو عضو شبکه القاعده که سفارش خط عبدالرب رسول سیاف را با خود داشتند، به تاریخ ۹ سپتمبر ۲۰۰۱ با استفاده از خلاءهای استخباراتی موفق به انجام حمله تروریستی و حذف فزیکی احمدشاه مسعود شدند.

اتحاد شمال که در نبود فرمانده مقتدری چون احمدشاه مسعود، اقبال چندانی در برابر تحریک طالبان نداشتند با پنهان سازی خبر مرگ فرمانده نامدار شان در صدد چاره اندیشی بودند که انجام حمله تروریستی ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱ بر برج های تجارت جهانی در نیویورک توسط القاعده، جهان را متوجه تهدیدات القاعده برای امنیت بین‌المللی ساخت، که با حمایت امارت طالبان پایگاه های آموزشی و پناهگاه های مستحکم در نقاط مختلف افغانستان تاسیس نموده بودند.

حمله تروریستی یازدهم سپتمبر ۲۰۰۱ در کنار تلفات جانی و مالی، صدمه شدیدی به جایگاه و اعتبار امریکا در سطح جهان بود. به همین ملحوظ ایالات متحده با امتناع طالبان از تحویل دهی اسامه بن لادن رهبر شبکه تروریستی القاعده با تشکیل ایتلاف بین المللی مبارزه علیه تروریزم به افغانستان حمله و با حمایت نیروهای اتحاد شمال در کمتر از یک ماه بساط طالبان را برچیدند.

مردم افغانستان با حمایت جامعه جهانی برای اولین بار دموکراسی و مردم سالاری را تجربه نموده و به آینده کشور شان خوش‌بین بودند اما به دلیل عدم توجه به عوامل اصلی بحران، ضعف مدیریتی رهبران حکومت های مؤقت، انتقالی و جمهوریت در کنار نادیده گرفتن بازی های پیچیده استخباراتی در سطح منطقه و پیرامون افغانستان، رجوع به تجربه ناکام بازی با کارت های قومی، حضور نیروهای بین المللی نیز نتوانست گره کور جنگ کشور را باز و مانع دست‌درازی قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی شود. از این‌رو سازمان‌های استخباراتی دخیل در قضایای کشور که پس از تأسیس جمهوریت محمد داوود خان در سال ۱۳۵۲، میلیون‌ها دالر بالای احزاب جهادی، گروه‌های قومی و اسلام‌گرایان افراطی سرمایه‌گذاری نموده بودند یکبار دیگر دست به کار شدند و طالبان در سایه همین تحرکات یک بار دیگر به تجدید قوا پرداخته و با حمایت سازمان استخبارات نظامی پاکستان، ایجاد روابط با کشورهای منطقه و بسیج جنگ‌جویان گروه‌های تروریستی چون القاعده، حرکت اسلامی ازبیکستان، جنبش اسلامی ترکستان شرقی، اتحاد جهاد اسلامی، تحریک طالبان پاکستانی، جیش محمد، سپاه صحابه، لشکر طیبه، لشکر جنگوی، حرکت الجهاد الاسلامی، امارت قفقاز، حرکت المجاهدون و ده‌ها گروه تروریستی مستقر در مناطق قبایلی آن‌سوی دیورند، حاکمیت مورد حمایت غرب در کابل را به چالش کشیده و با تصرف بزرگ‌راه‌ها، شهرهای کشور را به محاصره کشیدند تا این‌که ایالت متحده امریکا بعد از ۲۰ سال جنگ و مصرف میلیاردها دالر، باب سازش را در پیش گرفته و با گروه طالبان ـ به‌شمول شبکه حقانی ـ توافق‌نامه صلح امضا کرد.

امضای موافقت‌نامه صلح میان ایالات متحده امریکا با طالبان و آغاز گفت‌وگوهای صلح افغانستان به دلیل نقش فعال سازمان‌های استخباراتی و تضاد منافع بازیگران بین‌المللی قضایای کشور منجر به یارگیری های جدید در حلقات سیاسی کشور گردید اما به دلیل تک روی های محمد اشرف غنی احمدزی رئیس جمهور پیشین، وجود اختلافات قومی و سیاسی، فساد مالی و ده ها عوامل دیگر نتوانست دوام جمهوریت و دموکراسی نیم بند افغانستان را تضمین نماید تا این که با فرار رئیس جمهور غنی بتاریخ ۱۵ اگست ۲۰۲۱ شیرازه مردم سالاری کشور از هم پاشید و یکبار دیگر گروه طالبان بر سرنوشت مردم حاکم گردیدند.
منبع: روایت

برچسب ها
نرخ اسعار خارجی نرخ اسعار خارجی در بدل پول افغانی
دکمه بازگشت به بالا
بستن