افکار قبیلوی طالبان زنان افغانستان را قربانی خود کرده است
از زمان سلطه مجدد طالبان در کشور، زنان از تمامی فعالیتهای اجتماعی، آموزشی و مدنی و سیاسی محروم شدهاند. هرچند که مردان و گروههای دیگر قومی و مذهبی که تعلق و پیوند فکری به طالبان ندارند، نیز به شدت محدود و منزوی شده اند، ولی وضعیت زنان کشور با توجه به سرکوبها و محدودیتهای گسترده به شدت تاسف بار بوده و در واقع بر گشت به گذشتهای دهههها قبل است.
اما چرا زنان بیشتر از گروههای دیگر مورد خشم و غضب طالبان هستند؟
طالبان به عنوان یک گروه متحجر و عقبگرای رادیکال اصولا با فعالیتهای زنان باتوجه به برداشت ناقص شان از دین، مخالف هستند. از دید طالبان زنان وسیله ارضای جنسی مرد بوده و جز وظیفه زناشویی و کار خانه، نمی تواند مسئولیت اجتماعی را بر عهده بگیرد. نگرش طالبان بر این استوار است که مطابق متون دینی زنان تحت تکفل مرد بوده و این تحت تکفل بودن اختیار را از زنان سلب کرده است. در حالیکه این برداشت کاملا اشتباه است. زیرا تحت تکفل اقتصادی بودن زنان آزادی های انسانی آنان را سلب نمی کند. در این مورد هزاران کتاب و مقاله نوشته شده، اما طالبان اصولا سواد و درک این مسائل را متاسفانه ندارند که فاجعه زنستیزی را آفریده اند.
از سوی دیگر طالبان باتوجه به اینکه از مناطق قبایلی برخواسته اند که در آن زنان سرکوب شده و مظلوم سدهها جز به خانهداری و مسئله زناشویی فکر نکردهاند. این گروه این نگرش را تلاش دارند به تمام جامعه افغانستان تعمیم دهند. در حالیکه بر خلاف این نگرش، ما در مناطق مختلف افغانستان، زنان بزرگی را در زمینههای مختلف فرهنگی، ادبی و اجتماعی در طول سدهها و دههها داشته ایم. فرهنگ مردمان قبایلی را نمی شود بر مردمانی که از آن رابعه بلخیها، گوهرشاد بیگمها، مخفی بدخشیها محجوبه هروی ها و… برخواسته اند، تعمیم داد.
از سوی دیگر، یکی از نکات دیگر مورد توجه در رفتار زن ستیزانه طالبان، نگاه مرد سالاری بالقوه و بالفعل این گروه است که متاثر از فرهنگ قبیلوی غالب میباشد و بر وضع محدودیت زنان تاثیر گذار است. در فرهنگ مردمان قبیلوی هرآنچه هست، مرد است. زنان هیچ گونه صلاحیت و حق رآی و ابراز نظر را ندارد. در فرهنگ مرد سالار قبیلوی طالبان، زن یعنی مال تحت تصرف چند ملای بیسواد و کمسواد که جز به هم خوابگی با زنان شان به هیچ چیزی دیگر راجع به زن فکر نمیکنند. این فرهنگ قبیلوی سبب شده که هر یک رهبر و جنگجوی این گروه چند زن مظلوم و بیچاره را به گروگان جنسی گرفته و در پستوی های خانه حبس کنند.
نکته پایانی اینکه حتی اگر با درس و تعلیم زنان اگر از سوی طالبان موافقت شود و اجرایی گردد، اما کار و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی زنان خط سرخ طالبان است. از دید طالبان و فرهنگ قبیلوی آنان، زنان به هیچ عنوان حق حضور در اجتماع را ندارند. در فرهنگ طالبانی زن به عنوان یک وسیله و ابزاری برای استفاده مردان در خانه مطرح است، نه به عنوان انسان و موجود همتراز با مردان. از این رو حتی اگر همین فردا هم مکاتب و دانشگاهها بر روی دختران بازگشایی شود، بازهم گره اصلی که همانا فرهنگ ضدیت طالبان با زنان است، سد اصلی در مقابل فعالیتهای زنان بوده و خواهد بود.
عبدالله شیرزاد