انتخابات، اگر خوب نشود، بدتر میشود!
سهمگیری و حضور پررنگ مردم در انتخاباب مجلس نمایندگان و شوراهای ولسوالی، میتواند، سرنوشت کشور را تغییر دهد و از این ناامنی، پراکندگی و پیچیدگی نجات دهد. اما مردم چطور میتوانند در انتخابات پیشرو؛ اعتماد، همکاری و مشارکت داشته باشند؟
مردمانی که از جنگ خسته و گریزان، با شوق و ذوق به پای صندوقهای رای رفتند، تا حکومت و نمایندگانشان را برمبنای دموکراسی و مردمسالاری انتخاب کنند. حضور آنان حتی با قطع انگشتان دست، تهدید و فشار برای عدم مشارکت در انتخابات، کمرنگ و نُقصان نشد. چرا که امیدوار بودند تا سرقوماندان اعلی قوای مسلح و وضعکنندگان قوانین و ناظران بر قوه مجریه، که توسط آرای مستقیم آنان انتخاب میشوند؛ به جنگ و ناآرامی، بیثباتی و چنددستگی و فقر و نابرابری نقطه پایان بگذارند.
اما آنچه این مردم را از رفتن به مرکز توزیع تذکره و پای صندوقهای رای بازمیدارد؛ قطع انگشتان دست، تهدید و فشار برای عدم حضور در انتخابات و قطعه قطعه شدن بدنهایشان توسط حملات انتحاری نیست؛ بلکه تقلب، دستبردن و تصرف در آرای آنان است، که مانع برگزیدن نمایندگانشان میشود. پس این بیاعتمادی، نارضایتی و فاصله گرفتن از انتخابات، توسط مجریان قوه مجریه و مقننه صورت میگیرد، که منجر به بازداشتن و جلوگیری مردم در انتخابات میشود، نه مخالفین حیات و مال و منال مردم.
یکی از این عملکردهایی که برای مردم، ملالآور و ناخوشنودی به همراه داشت، تشکیل حکومت توافقی و بر مبنای وحدت ملی بود. چرا که مردم میخواستند و میخواهند زعیم ملیشان توسط آرای شفاف و عادلانه خودشان و از طریق صندوقهای رایدهی بیرون آید و پاسخگوی عملکرد خود باشد. در غیر آن، حکومتهای توافقی، از زعامت و عزم ملی برخوردار نیستند، نصف عمرشان در جدال و تعارض در بین حکومت میگذرد،(گرچند هنوز نیز این درگیری و گیرودار به پایان نرسیده است) و نصف دیگر آن در جنجال و مشکلات با احزاب، جامعه مدنی و مردم سپری میشود.
تاریخ و تجارب انسانی به خوبی این مسئله را اثبات کرده است، حکومتهایی که از طریق غیر از آرای مردم متولد میشوند؛ مسئولیتپذیر نمیباشند و صدای مردم به گوششان نمیرسد، ناامنی و بیثباتی، فقر و بیکاری، نابرابری و فساد، دامنگیر جامعه و مردم میشود و حکومتی، نه بر مبنای وحدت ملی، بلکه براساس نظام الیگارشی بوجود میآید و در چنین کشورهایی، اگر انتخابات بهصورت شفاف و عادلانه برگزار نشود، وضعیت بدتر خواهد شد و حتی حکومتکنندگان برای تامین امنیت شهروندان و مراکز ثبتنام تذکره نیز عاجز و درمانده میمانند.
با وجود این، رهبران حکومت وحدت ملی، تلاش دارند تا از هر طریق ممکن، مردم را به پای صندوقهای رای بکشانند تا در انتخاب مستقیم وکلای خود، در مجلس نمایندگان و شوراهای ولسوالی، حضور پررنگ و برجسته داشته باشند، تا از یکطرف مشروعیت از دسترفته خود را در بین مردم بازگردانند و از دیگر سوء، حامیان و همکاران بینالمللی افغانستان را برای کمک و همکاری راضی نگاه داشته و حفظ کنند.
در شرایط فعلی، آنچه برای افغانستان مهم و حیاتیست، حضور پرشور و وسیع مردم در انتخابات است، چرا که اگر انتخابات؛ خوب نشود، بدتر میشود و این نظام نوپا و نیمبند دموکراسی و مردمسالاری، ازبین خواهد رفت و وضعیت ناامن فعلی، در مناطق امن و باثبات کشور نیز جاری و گسترش مییابد. بنابراین وظیفهای بر عهده دولت و رسالتی بر دوش مردم است. آنچه مربوط به رهبران حکومت وحدت ملی، مقامات و مسئولین میشود، وجود نقشه راه واقعی، عینی و جدی برای تامین امنیت شهروندان و مراکز توزیع تذکره است و در عین حال باید ضمانتی وجود داشته باشد تا در آرای مردم تصرف و تقلبی صورت نگیرد.
اما آنچه مربوط به رسالت مردم، بهعنوان صاحبان اصلی این مرز و بوم میشود، این است که اجازه ندهند تا افراد و گروههایی از داخل، سفارتخانهها و اشخاصی از بیرون آمده و کنترل حکومت و نمایندگان مردم را بدست گرفته و سرنوشت این کشور را براساس منافع خود ترسیم و مشخص کنند. مردم نه تنها با فشار بر حکومت و جامعه جهانی برای تامین امنیت خودشان کوشش و اقدام جدی کنند، بلکه باید خود نیز بهعنوان مسئولین اصلی و پلیس جامعه، برای تامین امنیت یکدیگر، با زیرکی و هوشیاری اقدام کنند و با همدیگرپذیری و وفاق ملی در این امر مهم و حیاتی(انتخابات) حضور پررنگ داشته باشند.
نویسنده: سید حسین هادی