دومین نشست مخالفان طالبان در اتریش بدون چهره های مطرح سیاسی/امریکا قصد حمایت از مخالفان طالبان را ندارد

امروز (دوشنبه ۴ ثور) ویانا، پایتخت اتریش، برای بار دوم میزبان نشستِ مخالفان طالبان است. هدفِ این نشست، ایجادِ همآهنگی میان مخالفانِ این گروه خوانده شده است.
گفته میشود نزدیک به ۳۵ تن از چهرههای سیاسی و فعالان مدنی مخالف طالبان دعوت شدهاند. اما آن طوری که رسانهها گزارش دادهاند شماری از چهرههای مطرح سیاسی دعوتشده در این نشست، از جمله آقایانِ محمد محقق، صلاحالدین ربانی و رحمتالله نبیل حضور نیافتهاند.
این دومین بار است که نشست ویانا برگزار میشود اما بدونِ حضور شماری از چهرههای مطرح مخالف طالبان. در دور قبلی این نشست نیز چهرههای مانند مارشال عبدالرشید دوستم، استاد عطامحمد نور، امیر اسماعیل خان، حاجی محمد محقق، استاد سیاف، محمد یونس قانونی، محمد کریم خلیلی و تعداد دیگری از چهرههای سیاسی موثر غایب بودند.
از آنچه که در این دو دور نشست در ویانا استنباط میشود این است که برگزارکنندگان آن حتا نتوانستهاند قناعت چهرههای مخالف طالبان را برای مشارکت در این کنفرانس فراهم کنند و ضرورت و اهمیت آن را توضیح بدهند، چه برسد به اینکه بتوانند میان آنها در اقداماتِ سیاسی شان همآهنگی ایجاد نمایند.
اگرچه احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی گفته است که نشست ویانا آغازِ تشکیلِ یک ائتلاف بزرگ ضدطالبانی است، اما من این سُخن را خیلی خوشبینانه میدانم و باور ندارم که ویانا توانایی زمینهسازی برای تشکیلِ یک ائتلاف بزرگ سیاسی از میانِ مخالفان طالبان را داشته باشد. زیرا آنهایی که با پیچیدهگیهای سیاست افغانستان آشنایند میدانند که توانایی ائتلافسازی میان رهبران سیاسی کشور را فقط دو مرجع دارد:
• یکی از این مراجع، آمریکا است. آمریکا در افغانستان نزدیک به بیست سال حضور سیاسی و نظامی داشت. حضور سیاسی و نظامی آن کشور در افغانستان در میانِ سیاسیونِ – اگر نه مردم – نوع ایدیولوژی آمریکاباوری را به وجود آورده است. بر بنیادِ این ایدیولوژی، رهبران سیاسی ما تصور میکنند که سرنوشت افغانستان در دست آمریکا است و آن کشور هرگونه اراده کند، افغانستان را به همان مسیر سوق خواهد داد. این دسته معتقدند که همانگونهای که آمریکا در کنفرانس دوحه افغانستان را به طالبان سپرد، همچنان میتواند دوباره این کشور را از چنگال این گروه بیرون کند.
آمریکاباوری رهبران سیاسی افغانستان این توانایی را برای آن کشور میدهد که بتواند آنها را دور یک میز نشانده و به تشکیل یک ائتلاف بزرگ سیاسی ترغیب کند.
• دومین مرجعی که میتواند چنین را ائتلافی تشکیل بدهد، کشورهای منطقه – از جمله ایران و پاکستان و روسیه است. ایران و پاکستان، از نفوذ زیادی بر رهبران سیاسی افغانستان برخورداراند. این دو کشور در مقاطع مختلف تاریخ کشور نشان دادهاند که هر کدام به تنهایی توانایی ائتلافسازی در افغانستان را دارند.
بنابراین، تا هنگامی که یکی از این دو مرجع (آمریکا و کشورهای منطقه) از میان مخالفان طالبان ائتلاف ایجاد نکنند، از کشورهای اروپایی و وین چیزی ساخته نیست.
تا جایی که دیده میشود هنوز آمریکا تصمیم ندارد مخالفان سیاسی طالبان را به مبارزه علیه این گروه تشویق کند. نماینده آمریکا در امور افغانستان در دیدارهای خود با رهبران سیاسی افغانستان در ترکیه و کشورهای عربی همواره تاکید کرده است که از مخالفت نظامی علیه طالبان حمایت نمیکند. پروژهی آمریکا این است که با برگزاری کنفرانسی در قطر، دوباره طالبان را به روند دوحه برگرداند.
کشورهای منطقه نیز در تعامل نزدیک با طالبان قرار دارند و نمیخواهند که با ائتلافسازی میان مخالفان، طالبان را علیه خود تحریک کنند.
به همین دلیل من فکر میکنم تشکیل یک ائتلاف بزرگ علیه طالبان در مقطع کنونی خیلی قابل تصور نیست، مگر اینکه یکی از دو مرجعی که از آنها نام بردیم، تغییری در سیاستهای شان به وجود بیاید.