افغانستانبرگزیده های سایتتیتر یک

امرالله صالح یک هفته قبل از حمله بالای دفترش وصیت نامه نوشته بود

هر چند خبری از حمله برایش نرسیده بود، اما حسِ عجیبی او را از آمدن مهاجمان باخبر کرده ‌بود؛ حسی که وادارش ساخت تا وصیت‌نامه‌اش را چندی پیش از وقوع حمله بنویسد.

یک هفته پیش از حملۀ مهاجمان به دفتر روند سبز امرالله صالح، رئیس پیشین امنیت ملی و معاون اول تکت انتخاباتی آقای غنی در یک وصیت‌نامۀ چهار برگه‌یی، برای همسر و پنج کودک‌اش توصیه کرده بود که چگونه با خبر مرگ‌اش کنار بیایند و چطور به پس‌اندازش دسترسی داشته باشند.

آقای صالح می‌گوید: «مطمئن بودم که این بار، جان سالم به‌در نخواهم برد.»

در اولین روز آغاز کارزار‌های انتخاباتی، روز یک‌شنبه، یک موتر مملو از مواد انفجاری سراغ دفتر آقای صالح رفت. انفجار نخست دمِ در دفتر روند سبز رخ داد و سپس مهاجمان وارد ساختمان چهار طبقه‌یی روند سبز شدند.

از میان ۳۰ کشته در این حمله، ۲۰ تن آن‌ها از همکاران و مهمانان آقای صالح بودند.

امرالله صالح پس از ۵۰ دقیقه درگیری به سقف ساختمان، جایی ‌که انبار اسلحه موقعیت دارد، می‌رود. او می‌گوید: «آن‌ها آمده بودند تا به هر قیمتی مرا بکشند، برای از بین‌بردن من از هیچ تکتیکی دریغ نکردند. این‌ که من زنده‌ام خواست و کمک خداوند است، البته من مدیون مخفیگاه‌‌ام نیز می‌باشم. من می‌لرزم، احساسات من، انسانیت من. اما عزم من برای جنگ قوی شده، از این ‌پس من ۲۰ دلیل دیگر برای مبارزه دارم.»

امرالله صالح ۴۶ ساله، از چندین سوءقصد جان سالم به در برده است. او سال‌ها انزوای سیاسی را تجربه کرده و کودکی‌اش را بدون سایۀ پدر گذرانده است.

رنگین دادفر سپنتا، مشاور پیشین امنیت ملی می‌گوید: «صالح بابت موقف رادیکالش در مقابل طالبان و پاکستان هدف قرار گرفته است. او از شخصیت‌های سیاسی بی‌نظیر و کمیاب کشور است که پیشینۀ مقاومت در برابر طالبان و آی‌اس‌آی دارد.

حمله دقیقاً زمانی رخ داد که امرالله صالح با یکی از فرماندهان ولایت بغلان دیدار داشت؛ فرماندهی که بعدها جسدش در میان کشته‌شده‌های رویداد دیده شد. آقای صالح بالافاصله به بامِ ساختمان می‌رود و در آن‌جا به نیروهای ویژه می‌پیوندند.

محافظان صالح، او را با گذاشتن نردبان می‌خواهند به ساختمان کناری انتقال دهند و با این که آقای صالح از پنجرۀ کوچکی در تیررس گلوله‌های مهاجمان بوده، موفق به فرار می‌شود.

دوستان امرالله صالح می‌گویند که او آن شب را تا صبح در کنار دوستان و کارمندانش بوده است.

صالح حوالی ساعت دوی شب برای دیدن زخمی‌ها و کشته‌شده‌ها به شفاخانه می‌رود، اما حین ورود یکی از بسته‌گان قربانیان حمله بر روند سبز صالح را به سیلی می‌زند. امرالله صالح می‌گوید: «به محافظانم اشاره کردم تا نزدیک نشوند. برایش گفتم، اگر با کشتن من قدری راحت می‌شود، اسلحۀ من را بگیرد و سمتم شلیک کند.»

یکی دیگر از بسته‌گان قربانیان نیز آقای صالح را با دست می‌زند. او می‌گوید: «برای محافظینم گفتم که حق ندارند به آنانی که مرا می‌زنند، دست بزنند. عزیزان آنان رفته است و من زنده‌ام. ما باید به آن‌ها جواب بدهیم که در این کشور چه جریان دارد.»

منبع: نیویورک تایمز

برگردان با ویراست: شبنم خلیلیار

برچسب ها
نرخ اسعار خارجی نرخ اسعار خارجی در بدل پول افغانی
دکمه بازگشت به بالا
بستن