برگزاری انتخابات؛ نسخه سیاسی انزوای کرزی
حامد کرزی رئیس جمهور پیشین، از جنجالی ترین سیاستمداران افغان است که با حربههای گوناگون وارد بازیهای سیاسی میشود، آقای کرزی از دیدگاه یک تعداد مردم افغانستان سیاستمدار مرموز و درونگرا است که به راحتی نمیتوان شیوههای سیاسی وی را تشخیص و تفکیک کرد.
ایشان که دو دور مقام ریاست جمهوری افغانستان را به عهده داشت با کارنامهی سیاه از قدرت کنار رفت. در دوران حکومت اش میلیاردها دالر به افغانستان سرازیر شد؛ اما روش مدیریتی ش دچار ضعف و مشکلات فراوان بود و نتوانست این پولهای باد آورده را به مسیر درست و ساخت زیر بناها جهت بدهد، سر انجام موعد قانونی کار اش ختم شد و او بدون دستاورد خانه نشین گردید.
در زمان حاکمیت اش به عنوان رئیس دولت، گوشهی چشمی به حمایت از طالبان دوخته بود، او هیچگاه در موقف جنگ با طالبان ظاهر نشد؛ بلکه بارها این گروه را که تا کنون در جنگ با دولت افغانستان به سر میبرد به عنوان « برادران ناراضی» خطاب مینمود. او هر چند با این خوش باشیهایش در قبال طالبان با انتقاد تند از سوی رسانهها و مردم افغانستان مواجه میگردید؛ اما خم به ابرو نمی آورد.
کرزی شخصیتی است که از سوی آمریکاییها به قدرت گماشته شد؛ اما در اواخر عمر حکومت اش موضع سخت و انتقاد آمیزی را در قبال آمریکا اتخاذ کرد.
در پایان حکومت اش که بحث امضای پیمان امنیتی با آمریکا پیش آمد، او از امضای آن خود داری کرد و به بهانههای مختلف اقدام به برگزاری لویه جرگه نمود. ایشان باورمند بود که در لویه جرگه این پیمان از سوی نمایندگان مردم رد خواهد شد؛ اما به صورت غیر منتظره، اعضای لویه جرگه به امضای پیمان رأی مثبت دادند؛ با اینهم، کرزی حرگه را ترک گفت و امضای آن را به حکومت بعد از خودش واگذار کرد.
او در زمان خانه نشینی اش هم بیکار ننشست و کشورهای مختلف را دیدن نمود تا حمایت آنان را در کارزارهای سیاسی به نفع مهرههایش جذب کند، اکنون که پروسه صلح همزمان با انتخابات آغاز شده است وی با در نظرداشت وضعیت سیاسی موجود، در صدد است تا همپیمان اش محمد حنیف اتمر در را برجسته سازد، کرزی بنا به دلائل و عوامل گوناگون طی این مدت دچار تخطئه سیاسی شد و اشتباهات گوناگونی را در بازار سیاست مرتکب گردید که پیامد آن، به قیمت از دست رفتن حامیان خارجی اش انجامید او چندین بار تلاش کرد تا خود را به روس و متحدین اش نزدیک سازد؛ اما بخت، یار این مهرهی سوخته نبود آنان نیز دست رد به سینه اش زدند. او دقیقا در زمانی بحث لغو انتخابات و اشغال کشور را صراحتا مطرح ساخت که تکت انتخاباتی صلح و اعتدال که در رأس آن آقای اتمر قرار دارد دچار پاشیدگی سیاسی شد.
عطا محمد نور و محمد یونس قانونی از دانه درشتهای تاجیک تبار که از نفوذ چشمگیری در میان قوم تاجیک بهره مند اند از بدنه تیم مورد حمایت کرزی جدا شده و در صدد الحاق به دیگری است، کرزی در حال حاضر موقعیت سیاسی اش را ضرب صفر میداند او قبلا هم با تیم مورد نظرش مغالطه سیاسی را تحت عنوان « یا صلح یا انتخابات » مطرح ساخته بود؛ اما صرفا در حد یک اعلان آمادگی بود که موجودیت اش را به رخ دیگران بکشد.
بعد از فروپاشی تیم مورد حمایت اش او نیز از هم پاشید و اکنون یگانه راه باقی ماندهی حیات سیاسی اش را در لغو انتخابات جستجو میکند.
در دو دور ریاست جمهوری که کرزی زعامت آن را به عهده داشت نیز همین متغییرهای تأثیر گزار سیاسی « آمریکا – پاکستان » در مسائل افغانستان دخیل بودند، حضور نیروهای آمریکایی در آن زمان پر رنگ تر از حالا بود و شخص کرزی نیز با حمایت آمریکا به قدرت رسید چرا در آن زمان واژهی « اشغال » در زبان ایشان نبود، اکنون چرا دیکته میکند که افغانستان اشغال شده است و ما استقلالیت نداریم، مگر شرایط سیاسی افغانستان از آن زمان تا کنون تغییر کرده است؟ بلی تغییراتی در شرایط پدید آمده است، حضور نیروهای خارجی نسبت به زمان کرزی کمرنگ شده است، افغانستان گامهایی را در راستای توسعه برداشته است، در چانه زنیهای بین المللی افغانستان کنونی، نسبت به آن زمان موفق تر عملکرده است و زمانی فرا رسیده است که نیروهای بین المللی تصمیم به خروج از افغانستان دارد، کدام عقل می پسندد که افغانستان کنونی اشغال شده است اما افغانستان دوران حاکمیت کرزی مستقل بوده است.
اظهارات کرزی، به هذیان گوییهایی میماند که برخی افراد در حالت کوما دچار آن میگردد؛ لذا آنطوری که برداشت میشود حیات سیاسی ایشان هم در حالت کوما است به همین دلیل به هذیان گویی سیاسی رو آورده است. مردم افغانستان صلح و انتخابات را با هم میخواهند. صلح بدون انتخابات، کشور را به پرتگاه میبرد چنین صلحی باعث میگردد تا زمینه به قدرت رسیدن بعضی غارتگران را فراهم سازد که دوباره از افغانستان کنونی افغانستان دهه هفتاد بسازد و این مورد را مردم افغانستان تحت هر عنوانی که مسمی گردد نمیپذیرند.