تاخیر در مذاکرات دوحه، خواستههای خارج از توان، روند صلح را مخل نسازد
گروههای تماس دو جانب تا کنون نتوانسته اند که بر سر مسایل تخنیکی بدون آنکه نتایج مشخصی در قبال داشته باشد با هم حرف بزنند، به این معنی که بعد از سپری شدن یک هفته، گروههای تماس دو جانب هنوز بر سر چگونگی برگزاری نشستهای رو در رو توافق نکرده اند. به نظر میرسد که اختلافات اساسی و حجم وسیع خواستههای متضاد، این پروسه را به تاخیر مواجه ساخته است.
خبرگزاری رشد، کابل: بیشتر از یک هفته است که از مراسم افتتاحیه مذاکرات بین الافغانی صلح زمان سپری شده است، اما تا کنون تیمهای تماس دو جانب بر سر آجندای مشترک به توافق نرسیده اند، قرار بود طی روزهای آتی، اصول مورد توافق در آجندا اعلام گردد و مطابق به آن، دو جانب قضیه موارد ابتدایی مذاکرات را رسما آغاز نمایند، اما تقابل میان خواستههای دو جانب این فرصت را از طرفین گرفته است تا مذاکرات به صورت رسمی آغاز گردد.
گروههای تماس دو جانب تا کنون نتوانسته اند که بر سر مسایل تخنیکی بدون آنکه نتایج مشخصی در قبال داشته باشد با هم حرف بزنند، به این معنی که بعد از سپری شدن یک هفته، گروههای تماس دو جانب هنوز بر سر چگونگی برگزاری نشستهای رو در رو توافق نکرده اند. به نظر میرسد که اختلافات اساسی و حجم وسیع خواستههای متضاد، این پروسه را به تاخیر مواجه ساخته است.
واقعیت این است که خواستههای حد اکثری، نه تنها که مذاکرات را به کرسی عمل نمینشاند، بلکه باعث انشقاق و سردی این پروسه گردیده و روند را مختل میسازد، طالبان با اتکا به حمایتهای مالی و سیاسی بعضی کشورها، خود را حاکم بی قید و شرط این مذاکرات تصور میکنند، به همین اساس، هیات گفتگو کننده دولت را به صفت مهمان دعوت شده میبینند که باید به خواستههای آنان اولویت بدهند.
طالبان تا کنون بر سر نام جنگ افغانستان با هیات دولت به توافق نرسیده اند، مسایل بعدی که از جانب هیات دولت به عنوان نکات غیر قابل مذاکره قلمداد میشود هنوز دچار تزلزل است، گروه طالبان قبلا به صورت غیر رسمی از انحلال قوای دفاعی و امنیتی افغانستان سخن گفته بود، همینطور لغو قانون اساسی و نظام موجود از دیگر مواردی بود که آنان خواهان تغییر آن بودند؛ اما واقعیت این است که چنین خواسته ها هیچ جنبه پذیرش در افغانستان ندارد و باعث اخلال پروسه صلح میگردد، نظام موجود، قوای دفاعی و امنیتی و قانون اساسی دارای پشتوانه مردمی است که قبلا در لویه جرگه، نمایندگان مردم از موارد یاد شده به عنوان نکات غیر قابل مذاکره عنوان نمودند، چنین خواسته های حد اکثری به پیش برد پروسه صلح کمکی نمیتواند بلکه بیشتر آن را اخلال خواهد کرد.
همینطور دولت افغانستان نمیتواند گروه طالبان را به عنوان یک واقعیت اجتماعی کشور نا دیده بگیرد، این گروه با تمام مشکلاتی که دارد، بخشی از نفوس افغانستان به حساب میآیند که به درازای تاریخ کشور، با آنان در محیط و جغرافیای واحد همزیستی خواهیم داشت، دولت نمیتواند که آنان را نا دیده بگیرد و یا اینکه از تقسیم قدرت با آنان خود داری نماید، بلکه ادغام آنان در بدنه نظام با مبنی تقسیم قدرت راه حل اساسی در رسیدن به صلح و ثبات میباشد، لذا دو جانب اگر خواسته های حد اکثری شان را از ابتدا تا انتهای مذاکرات مطرح ننمایند، امید در امر رسیدن به صلح مضاعف میگردد.