جالب ترین جزئیات یک سرباز از اختلافات بین گروه طالبان در بلخ

اختلافات در بین طالبان باعث تلفات زیادی در بین آن‌ها گردید

تاریکی شب بود که طالبان بالای پوسته‌ی ما حمله کردند. ما در پوسته جمعا” ۱۰ نفر بودیم اما تعداد طالبان بیش از ۳۰۰ نفر بود. قومندان بشیر که فرمانده پوسته ماست جوان شجاع است. او با آغاز حملات برای ما قومنده کرد که باید بجنگیم و تا آخرین قطره خون بجنگیم چون شکست پوسته ما به معنی سقوط ولسوالی شولگره بود. ما یک و نیم ساعت مردانه‌وار و بدون تلفات جنگیدیم.

اما آهسته، آهسته مهمات ما ختم می‌شد و شکست ما حتمی میشد. ما قومندان بشیر را میگفتیم کمک بخواهد اما به باور او کمک خواستن بی‌غیرتی است.

در همین لحظه برای قومندان ما زنگ آمد. او نمیخواست جواب بدهد، اما ما پا فشاری کردیم که جواب بدهد چون گفتیم شاید مرکز است و جویای وضعیت میشود. او تیلیفون را جواب داد. باور ما نمیشد. آنطرف خط مولوی رسول بود. مولوی رسول از خطرناک‌ترین قومندانان طالبان در ولایت بلخ است. با قومندان بشیر صحبت کرد و بعضی اطلاعات را داد.

قومندان بشیر یکباره تغییر نظر داد و از مخابره خواست که به مرکز اطلاع بدهد و خواستار حمله هوایی شود. کواردینات های را که از مولوی رسول گرفته بود به مرکز مخابره کرد.

۱۰ دقیقه نگذشته بود که آواز دو جیت شنیده شد و حملات هوایی آغاز گردید. دشمن عقب نشینی کرد و ما همه زنده ماندیم.

بعد از ختم حملات هوایی ۵۰ نفر از افراد برجسته طالبان کشته شده بودند و ۱۰۰ نفر زخمی. مولوی غنی هم در بین کشته شده‌اند بود. باور ما نمیشد اما مولوی غنی از بین رفته بود.

ما دانستیم که اختلافات درونی طالبان باعث پیروزی ما شده بود.

خالد شینواری، سرباز پولیس شولگره