دومینوی رقابت میان اتمر و محب_میدانِ مینی به نام پارلمان زیر پای اتمر
گزارشها مشعر اند که: جریان تکنوکراتهای منسوب به لویمشرقی به رهبری دکتر حمدالله محب، در یک تلهپاتی حساب شده و راهبردی برای رسیدن به نوکِ هرم قدرت در افغانستان با دکتر فضل محمد فضلی، نسخهی خارج کردن حنیف اتمر را پیچیده بودند و در مدتِ کوتاهی حنیف اتمر را از گردنهی قدرت به زیر کشیدند.
یافتههای طبقهبندیشده نشان میدهد که استعفای محمدحنیف اتمر، در سال ۹۷ خودخواسته نبود؛ بلکه اوضاع چنان علیه وی مدیریت شد که ناخواسته، تن به استعفا داد و از دورِ قدرت خارج شد.
گزارشها مشعر اند که: جریان تکنوکراتهای منسوب به لویمشرقی به رهبری دکتر حمدالله محب، در یک تلهپاتی حساب شده و راهبردی برای رسیدن به نوکِ هرم قدرت در افغانستان با دکتر فضل محمد فضلی، نسخهی خارج کردن حنیف اتمر را پیچیده بودند و در مدتِ کوتاهی حنیف اتمر را از گردنهی قدرت به زیر کشیدند.
رقابتِ خاموش؛ میان دکتر محب و اتمر، زمانی آفتابی شد که محب بلافاصله به سمت مشاور شورای امنیت ملی کشور گماشته شد و دکتر فضل فضلی، چشم و چراغ رئیس جمهور غنی در اطاق فکر ارگ و در بدنه قدرت شدند.
تجربه و تحلیل رفتارِ سیاسیِ محمد حنیف اتمر، نشان میدهد که آقای اتمر یک سیاستگر فرصتطلب است که نگاه سیاسیِ وی به پیرامون؛ بیشتر ابزاری است و هر فرصتیرا برای رسیدن به مقام مرد شماره یکِ افغانستان مغتنم شمرده و پیشرویِ کُند و آهستهی وی، حتی حالا هم که به عنوان رهبر دستگاه دیپلماسی دولت رئیس جمهور غنی فعالیت دارد مبین این امر است که وی به دنبال بسیج کل امکانات وزارت خارجه کشور برای دور زدن رقبای سیاسیِ خویش است.
حمدالله محب که روابط گستردهی داخلی و خارجی دارد و جزو معدود سیاستمدران کشور است که ره صدساله را یکشبه پیموده است. از جمله افرادی است که بر رئیس جمهورغنی نفوذ عجیب و غریبی دارد و البته نباید موجودیت و همدستی همولایتی دکتر محب، دکتر فضلی را نادیده گرفت که جزو حواریونِ درجه یک و معتبر رئیس جمهوری است و نقشهی راه برای مدیریت و مهندسی اقتدار سیاسی آینده افغانستان را روی میز دارد.
محب سیاستمدار زیرک و بلندپروازی است که با رئیسجمهورغنی و دکتر فضلی مثلثِ رهبری افغانستان امروز و فردا در سر پرورانیده و خیلی حساب شده وسیتماتیک در حال پیشروی است.
نگاه رئیس جمهورغنی به اتمر همچون نگاه یک رقیب استراتیژیک از حوزهی لوی پکتیا است درعین حال دیدش به محب همچون یک شریکِ استراتیژیک در روزگارِ پسا دو دورهی ریاست جمهوریاش بر افغانستان است.
انالیز؛ انکشاف اوضاع مثبتِ این ادعا است که داکتر محب، حینف اتمر را به نحوی نیمکتنشین بازی میدانِ سیاست افغانستان در وزارت خارجه کرده است و آنچه که ممکن است پاشنهی آشیل دکتر محب گردد ردشدنِ حنیف اتمر از فلتر پارلمان افغانستان است.
روی این ملحوظ؛ اطلاعات طبقهبندی نشان میدهد که راههای ورودیِ آقای حنیف اتمر به پارلمان کشور مسدود گردیده است و کلی تلاشها به خرچ رسیده است که آقای حنیف اتمر از مجلس کشور، رای اعتماد گرفته نتواند و دوباره برگردد به نقطهی صفری که در سال ۱۳۹۷ قرار داشت.
در این دو مینوی رقابت؛ میان اتمر و محب، ورودیهای منتهی به پارلمان، برای اتمر از همین حالا، مینگذاریِ شخصیتی ـ حیثیتی شده است و عبور از چنین میدانِ مینی، برای وی که سابقهی همکاری با دولتهای کمونیستی کارمل و نجیب، اتهام بمبگذاری و اخلال در دو حرکتِ کلانِ مردمی ازهزارهها و تاجیکها (جنبش روشنایی و انقلاب رستاخیز)، و داعشسازی در حوزهی لویمشرقیرا در کارنامه دارد آنهم از نهادی که بیشتر فیگورهای آن مجاهد و ضد کمونیستی اند و چهرههای هزارگی و تاجیکی که به شدت مخالف اتمر اند، خیلی سخت ودشوار است.