صلح افغانستان از زاویه نگاههای بایدن
رئیس جمهور غنی میگوید: افغانستان چشمبهراه ادامه و تقویت همکاری راهبردی چندلایه با ایالاتمتحده آمریکا بهویژه در زمینهٔ مبارزه با تروریسم و برقراری صلح در این کشور است
خبر گزاری رشد، کابل: پس از اعلام نتایج انتخابات آمریکا و برنده شدن جو بایدن در این کارزار، مقامات افغان با مکث و تأخیری دو روزه، رسما پیروزی آقای جو بایدن را تبریک گفتند، اشرف غنی رئیسجمهور کشور، حامد کرزی رئیسجمهور پیشین و دکتر عبدالله عبدالله رییس شورای عالی مصالحه ملی، پیروزی جو بایدن و کامالا هریس، معاون وی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را تبریک گفته و بر تقویت روابط دو متحد سیاسی تأکید کردهاند.
رئیس جمهور غنی میگوید: افغانستان چشمبهراه ادامه و تقویت همکاری راهبردی چندلایه با ایالاتمتحده آمریکا بهویژه در زمینهٔ مبارزه با تروریسم و برقراری صلح در این کشور است، حامد کرزی میگوید: «همانطور که جو بایدن بر اتحاد و همدلی در آمریکا تأکید کرده است، افغانستان نیز به همبستگی نیاز دارد.
او میگوید: ما امیدوار هستیم که سیاست دولت بایدن و روابط اش با افغانستان بهطور کامل بر ایجاد صلح و ثبات در کشور متمرکز شود، عبدالله هم این پیروزی و «مشارکت تاریخی مردم» در انتخابات را به جو بایدن و کامالا هریس تبریک گفته است، اهمیت انتخابات آمریکا همیشه مورد توجه کشورهای جهان بوده است، این کشور به عنوان حامی اصلی دموکراسی در سراسر جهان الگوی کشورهایی است که به تازگی دموکراسی را تمثیل و تجربه مینمایند، برعلاوه، نتیجهی انتخابات آمریکا از آن جهت که ابرقدرت دنیا است و اکثریت کشورهای جهان از سیاست خارجی آن کشور تأثیر پذیر است حایز اهمیت میباشد، در این میان، افغانستان نیز به عنوان شریک استراتژیک این کشور در مبارزه با تروریزم و هراس افگنی متأثر از تغییرات سیاسی در آمریکا میباشد، با این حال پس از مبارزات نفسگیر در انتخابات آمریکا، جو بایدن رسما عنوان ” رئیس جمهور” این کشور را از آن خود کرد و از این به بعد ساز و کار سیاسی در جهان با تصامیم وی اتخاذ میگردد.
برنامهی بایدن برای افغانستان چیست؟
طی دو دهه گذشته تا کنون که آمریکا با مسئله جنگ و صلح افغانستان درگیر بوده است، نام جو بایدن همواره بر سر زبانها جاری بوده است، او چه در سنا و چه در دوران معاونت باراک اوباما رئیسجمهور پیشین آمریکا، اوضاع افغانستان را دنبال کرده و در قبال آن سیاستهای روشنی داشته است اما شاید ملاک سیاست او در دوران ریاست جمهوری، تازهترین سخنانش باشد، بایدن دو ماه قبل، با نشریه «استار و استرایپ» گفتوگویی داشته که در بخش عمده آن به مسئله افغانستان پرداخته است، او در این مصاحبه از کاهش نیروهای آمریکایی در خاورمیانه و افغانستان حمایت میکند اما معتقد است در صورت پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری، تعداد اندکی از نیروهایش را در این منطقه حفظ خواهد کرد تا مانع از گسترش اقدامات افراطگرایانی شود که تهدیدی برای آمریکا و متحدانش به شمار میروند.
وی میافزاید: این جنگهای ناتمام باید تمام شود، من طرفدار کاهش نیروها هستم اما یک مسئله وجود دارد ما همچنان نگران تروریسم و داعش هستیم.
بایدن تأکید میکند: شرایط در افغانستان، سوریه و عراق چنان پیچیده است که نمیتوان تعهد داد تمام نیروها در آینده نزدیک از این کشورها خارج شوند، رئیسجمهور منتخب آمریکا در این گفتگو اظهار داشته که طرفدار باقی ماندن تعداد اندکی از نظامیان آمریکایی در این منطقه است که مأموریت اصلی آنها، زمینهسازی عملیات ویژه علیه داعش و دیگر گروههای تروریستی خواهد بود، این دقیقاً همان نکتهای است که در پیام تبریکی رئیس جمهور غنی نیز بازتاب یافته است.
آمریکا مدتی است که از مبارزه علیه شورشگری (با طالبان) دست کشیده و بر مأموریتی تحت عنوان «مبارزه با تروریسم» متمرکزشده است، بایدن با اشاره به حفظ حدود یک هزار و ۵۰۰ تا دو هزار نیرو در افغانستان، میگوید: « فکر میکنم به توانایی انجام عملیات ویژه نیاز داریم تا با متحدان خود هماهنگی کنیم.»
آنچه بایدن بر پایان داده شدن بر آن تأکید دارد، دخالت آمریکا در سیاستهای داخلی کشورهای میزبان با هماهنگی آنان است، او در دورانی که به عنوان معاون رئیس جمهور آمریکا در دولت اوباما متصدی این سمت بود، در یکی از نشستهایش با حامد کرزی رئیس جمهور پیشین کشور گفته بود « طالبان مشکل شماست و القاعده مشکل ما» اما با توجه به اینکه رابطه القاعده و طالبان همانند دو روی یک سکه است، مبارزات مشترک دولتهای آمریکا و افغانستان با القاعده و طالبان تا زمان رسیدن به صلح فراگیر ادامه خواهد یافت، طالبان و القاعده بر علاوه ایدئولوژی مشترک “جهادیسم” پیوند عمیق ارتباطات خویشاوندی و فامیلی نیز با هم دارند که بنا به عرف و عنعنات حاکم در فرهنگ آنان، گسست روابط خویشاوندی به مثابه زیر پا گذاشتن ارزشهایی است که از متن صریح اصول و اعتقادات آنان برخواسته است؛ بنا بر این وقتیکه نگرانی آقای بایدن از زاویه القاعده و داعش وی را به اتخاذ تصمیم در این مورد وا میدارد، به تبع آن مبارزه با گروه افراطی طالبان نیز دوام خواهد یافت.
با این حال، انتخاب بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا، به دولت افغانستان که زیر فشار فزاینده ترامپ برای توافق با طالبان قرارگرفته بود، جان تازهای بخشیده است، دولت ترامپ در سیاست خارجی اش در قبال افغانستان، طالبان را محور و دولت افغانستان را در حاشیه قرار داده بود، در مذاکرات هجده ماهه نماینده دولت ترامپ با طالبان هیچ مقام دولتی و سیاسی از افغانستان در آن حضور نداشت، رهایی پنجهزار زندانیان طالبان نیز با جبر و فشار دولت ترامپ به وقوع پیوست، امری که باعث نارضایتی مردم و دولت افغانستان بود سیاستهای ترامپ آن را با اکراه بالای مردم افغانستان تحمیل مینمود؛ اما به نظر میرسد که حکومت بایدن در روشهای رسیدن به صلح بین الافغانی تغییرات چشمگیری اعمال نماید چنانچه او در کارزار انتخاباتی اش گفته بود “اگر طالبان در موقعیتی قرار گیرند که قادر به سرنگونی حکومت کنونی افغانستان باشند، حکومتی که برای جلوگیری از آسیب رساندن افراد بد به آمریکا، با ما همکاری میکند، آنگاه این موضوع به مسالهای برای آمریکا تبدیل خواهد شد”. به عقیده او “ما تلاش می کنیم دولت (افغانستان) را در موقعیتی قرار دهیم که با قدرت (با طالبان) مذاکره کند و شرایطی پیش نیاید که دولت به دست طالبان سرنگون شود” اما اداره آقای ترامپ، نقش موثر دولت افغانستان را با وجود همکاریهای استراتژیک، در مسئله جنگ و صلح با طالبان کمرنگ ساخته بود، در زمان حکومت ترامپ، طالبان نقش میزبانی پروسه صلح را بازی میکرد، آقای خلیلزاد نیز حمایتهای صریح و تلویحی اش را از این گروه دریغ نمیورزید؛ اما در حال حاضر ترامپ و خلیلزاد در سرنوشت جنگ و صلح افغانستان نقش ندارد؛ آنچه که تعیین کننده سرنوشت سیاسی افغانستان میباشد، راهبردهای مشترک دولت افغانستان و آمریکای بعد از ترامپ است، متأثر از سیاستهای حمایتی ترامپ از افراط گرایان طالب، این گروه ابعاد جنایات شان را در حیطههای مختلف وسعت بخشیده بود، حملات گوناگون آنان از کوهها و دشتها به سطح شهر کشانده شده است، حمله به مراکز فعالیتهای غیر نظامیان، همانند تالارهای عروسی، ورزشگاهها، مساجد و صفوف جماعت، حملات بالای کورسها و دانشگاههای کشور و ترورهای هدفمند فرهنگیان و چهرههای سرشناس در کارنامه این گروه ثبت است، هرچند مسئولیت چنین را حملات را این گروه نپذیرفته اند؛ اما واقعیت این است که بنا به گفتههای یکی از اعضای رهبری آنان، هیچ گروهی بجز طالبان در افغانستان مسلح نیستند و جغرافیایی را در اختیار ندارند، تهداب گذار و بانی هرگونه فجایع انسانی تا کنون طالبان بوده است خلق اینگونه فجایع در جامعه افغانستان، صرفا جهت ارعاب روحیه عمومی به هدف تسلط در مذاکرات صلح و برجستگی نقش آنان اجرا میگردید، اکنون که فصل جدیدی در مناسبات سیاسی گشوده شده است انتظار میرود که سقف جنایات اعمال شده بالای مردم با قوه قهریه کنترل گردد.