خبرگزاری رشد – کابل: در حالیکه مردم افغانستان از حمله ویروس کرونا در حالت اضطرار به سر میبرند، جنگ طالبان نیز به عنوان یک چالش جدی آرامش و ثبات را از افغانها ربوده است. طالبان به عنوان یک گروهی که با پسوند تروریستی از آن نام برده میشد/ میشود، هدف از جنگهای مسلحانه شان را خروج نظامیان خارجی عنوان مینمودند و مدعی بودند تا زمانی که آنان در کشور مستقر باشند هیچگاه دست از «جهاد» بر نمیدارند؛ اما با گذشت زمان، این گروه طی مذاکرات طولانی مدت با نمایندگان ایالات متحده آمریکا، به توافق صلح دست یافتند و تمام ادعاهایی که قبلا مبنی بر حضور نیروهای آمریکایی جنگ شان را توجیه میکردند بعد از توافقنامه صلح خنثی شد. اینکه چگونه به این توافق رسیدند و امتیازات بعدی که از سوی ایالات متحده به این گروه نوید داده شده است چه میباشد هنوز به صورت رسمی بیان نشده است و مردم افغانستان نیز نفس مذاکره و صلح را استقبال مینمایند و در این مورد که آنان به توافق صلح دست یابند هیچ افغان ساز مخالفت سر نداده است چون به باور مردم افغانستان هر نوع مذاکره و گفتگو در میز مدور، بهتر از اسلحه و خشونت میباشد.
اما نکته مهمی که ذهن هیچ شخص را نمیتواند قانع بسازد، صلح با نیروهای بین المللی و تداوم جنگ با نیروهای امنیتی افغان است، اگر قرار باشد که آنطور طالبان ادعا دارد که این دولت دست نشانده و تحت حمایه نیروهای آمریکایی است پس چطور توانستند به گفته خودشان با اصل و ریشه صلح برقرار کنند و شاخه را مورد هدف قرار دهند، اگر اینطور هم نیست، پس صلح با خارجی و جنگ با هموطنان داخلی چه توجیه دارد، ظاهر امر چنین بر می آید که طالبان دچار یک خطای منطقی و تزلزل فکری اند که خودشان هم نمیدانند چه باید کنند، شاخه نظامی آنان که از دیر مدت به اینسو در راستای تأمین منافع رهبران شان تفنگ گرفتند، در یک سوء استفاده برنامه ریزی شده دست به اقدام مسلحانه میزدند، اکنون که تشت رسوایی رهبران شان از بام افتاده و خطاهای شان آفتابی گردیده است مبحث جهاد شان مبتنی بر منطق طالبانی نیز به بن مواجه گردیده است؛ زیرا به باور آنان که منشأ عقاید شان با آموزههای بنیادگرایی به روز شده است، خشونت در برابر دنیای غرب جهاد تلقی میگردد، اکنون که امضاء موافقنامه صلح، جهاد طالبانی را ملغی نموده است چه توجیهی دارند که سربازان شان را در برابر صفوف نیروهای امنیتی افغان به جهاد ترغیب نمایند؛ لذا چنین اعمال گروه طالبان که روزانه دهها هموطن را به خاک و خون میکشاند، بجز خشونت هوچی گری چیزی دیگری نمیتوان نام گذاشت؛ اما آنچه که از گزارش رسانهها شاهد هستیم، عمر رفتارهای خشونت آمیز طالبان نیز رو به پایان است؛ هم اکنون صفوف این گروه در حال فروپاشی است و در گوشه کنار کشور شاهد هستیم که قوماندانان محلی آنان با درک از وضعیت پیچیده و بی مفهوم شان اسلحه به زمین گذاشته و به نیروهای امنیتی افغان تسلیم میشوند.
ریزش در صفوف طالبان به مرور زمان بیشتر از این نیز خواهد شد؛ زیرا تداوم خشونت در فقدان یک هدف مشخص باعث میگردد تا آنان از وضعیت آشفته به ستوه آمده و این گروه را ترک نمایند، البته نا گفته نماند که تمام اعمال و رفتارهای آنان ثبت تاریخ خواهد شد؛ چون کشتار شهروندان بدون کدام موجب و دلایل منطقی مورد پذیرش هیچ انسان عاقل نیست؛ لذا اکنون هم دیر نشده است تا آنان دست از خشونت برداشته همانطوری که با نمایندگان ایالات متحده توافقنامه صلح امضا نمودند با مردم افغانستان نیز صلح نمایند و دولت افغانستان را که به عنوان یگانه ممثل اراده ملی باشد احترام گذاشته و بر سر میز مذاکره با آنان حاضر گردد که آتش خشونت و نفرت جای خودش را به محبت و تعامل واگزار نماید.ُ