افغانستانبرگزیده های سایتتحلیلتیتر یک

مرحله پرچالش دیپلماسی در پروسه صلح افغانستان

جنگ چهل ساله افغانستان با بیانیه محمد اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان “صلح به هرقیمتی”  در حضور نماینده گان کانگریس ایالات متحده امریکا در اوایل سال ۲۰۱۵ وارد مرحله جدید و جدی‌اش شد. از آن روز به بعد تا امروز تلاش‌های خسته گی ناپذیر رئیس جمهور آفغانستان در راستای تأمین صلح،  باعث تحرکات و خوشبینی‌های در سطح ملی، منطقه‌ای، و جهانی شده است.

این تلاش‌ها سبب شد که کنفرانس چهار جانبه (افغانستان ـ امریکا ـ پاکستان ـ چین) ، کنفرانس مسکو ، کنفرانس کابل، کنفرانس تاشکند، نشست‌های قطر، ترکیه، مکه، جاکارتا و نشست‌های حاشیوی در محافل بین المللی  در مورد صلح و جنگ افغانستان برگزار شود.

موضع گیری‌های روشن، قاطع، و حساب شده محمد اشرف غنی در جریان همه این نشست ها این پیام واضح را در پی داشت که” مالکیت و صاحب امتیاز پروسه صلح مردم افغانستان است و ما صلح پایدار میخواهیم”.

در واقع؛  قاطیعت و تخصص علمی و سنتی رئیس جمهور غنی در حل منازعات مسلحانه روند پروسه صلح در هر مرحله، هر کدام از بازیگران داخلی و خارجی را غافلگیر کرد.

تجارب ناکام سیاسی پروسه‌های صلح در گذشته بیشتر از پیش رییس جمهور غنی را وادار کرد که بیشتر روی رهبری پروسه صلح توسط مردم افغانستان تاکید کند و در بعُد دیگری آن خودش را با تدبیر، خلاقیت و ظرفیت عالی، رهبر کنترل پروسه صلح معرفی کند.

با آن که شرکت شتابزده  سیاسیون در نشست اخیر در مسکو، خالی از مفاد در روند صلح نبوده، اما باز هم برای تاکید بر نقش دولت آفغانستان بعنوان طرف رسمی مذاکره کننده ، رئیس جمهور حضور همه اشتراک کننده گان (افراد و دولت ها) را به چالش کشید. رئیس جمهور با واکنش ها و ارسال پیام های حقوقی ، قانونی، و سیاسی در ذیل قوانین ملی و بین المللی به همه اشتراک کننده گان، جایگاه دولت را در روند صلح تحکیم بخشید.

دیپلماسی حساب شده رئیس جمهور غنی مبتنی بر اصول میکانیزم حل منازعات مسلحانه جای شک و تردید نگذاشته که تمام مراجع ذیدخل  در معضل افغانستان ناچار، وی را به عنوان مدیر پروسه صلح ازجانب دولت بپذیرند و نقش و اهمیت دیدگاه های ملی محور او را نمی توانند نادیده بگیرند.

اما  با تاسف منتقدین حریص رئیس جمهوراز منظر و دیدگاه قدرت طلبانه محور در  فضای رسانه‌ای و اجتماعی حتی به گونه غیر ملی گرایانه به  شایعه پراگنی و توجیه شک و شبهه‌ در توانائی و تدبیر دولت  در پروسه صلح را مطرح می‌کنند . این ها غافل ازین اند که توقف جنگ  و اجرای پروسه صلح  تا رسیدن به  پیروزی نهایی به سرلوحه اهداف و آرمان‌های ترویجی در منطقه تبدیل شده است.

یک زمانی دونالد ترمپ، رییس جمهور ایالت متحده امریکا و نور سلطان نظر بایف، رییس جمهر قزاقستان در الماتا و واشنگتن واضحآ تائید کردند که “صلح در افغانستان صلح در جهان است”. و این را هم طرفین ذیدخل معضل افغانستان پذیرفته اند که بر اساس اصول علم مدیریت منازعات مسلحانه بدون نقش فعال دولت آفغانستان امضای توافقات صلح جنبه علمی و عملی ندارد.

ولی با تاسف  منتقدین رئیس جمهور درکابل بازی سیاسی را به سبک بی قاعده، بی اصول، و ناهماهنگ بین خود و با دولت به پیش می برند. بطور مثال ؛ آنها با این پیش فرض که گویا رئیس دولت به نحوی با ژست صلح‌طلبی با طالبان سازش و منتقدین خود را با اتهام به ادامه جنگ ، خشونت، و جرایم جنگی از صحنه خارج میکند، سیاست‌هایشان را بنا کرده اند. زیرا آنها از ترس عملکرد گذشته و از سرنوشت اینده شان هراس دارند. بدین لحاظ این منتقدین تلاش میکنند تا با دور زدن دولت هر کدام به شکل انفرادی با طالبان در هر نشست بدون در نظر داشت اصول و میکانیزم مدیریت منازعات مسلحانه که اصولآ هر توافق صلحی دو طرف درگیر رسمی( دولت و مخالفین مسلح ) می باشد، شرکت میکنند.

به یقین که این مقطع از چندین جهت ، دوره بسیار مهمی از تاریخ جنگ افغانستان است وخوشبختانه دلیل این رفتارها همه معرف حوادث روزهای پایانی جنگ است.

مذاکرات با همه تلاشی که هیأت‌ مختلف  به کار می‌گیرند، بخوبی زیر نظارت و تدبیر رئیس جمهور قرار دارد  و او گره هر مشکل را در اسرع وقت باز میکند و بدون شک سر انجام قافله صلح را بسر منزل مقصود میرساند.

نویسنده: محمد داود انوری

برچسب ها
نرخ اسعار خارجی نرخ اسعار خارجی در بدل پول افغانی
دکمه بازگشت به بالا
بستن