مروری بر تلاشها، دستآوردها و چالشها
از دید ژیواکونومیک و مؤلفههای انکشافی، موقعیت جغرافیایی افغانستان هم چالشزا و هم فرصتساز است. از یکسو، افغانستان به عنوان یک کشور محاط به خشکه با چالشهای انکشافی همچون محدود بودن دسترسی به بازارهای منطقهای و بینالمللی، خلاهای زیربنایی، هزینه بالای تجارت و ترانزیت و کمبود سرمایه گذاری روبهرو است. از سوی دیگر اما، موقعیت ژیواکونومیک افغانستان در نقطه تلاقی چهار منطقه پر جمعیت و غنی از نظر منابع انرژی یعنی آسیای مرکزی، آسیای جنوبی، شرق میانه و شرق دور، این موقعیت بالقوه را در اختیار افغانستان قرار داده است تا به پل اتصال منطقهای و کانون تجارت و ترانزیت در منطقه و فراتر از آن بدل شود.
رسیدهگی به چالشهای برخاسته از محاط بودن به خشکی و استفاده حداکثری از فرصتهای مرتبط با موقعیت مرکزی افغانستان، یکی از اولویتهای مهم در استراتژی انکشافی و آجندای همکاریهای منطقهای افغانستان است که در این میان، موضوعات مرتبط با پالیسیهای ترانزیتی از جایگاه خاصی برخوردار است.
اولاً، افغانستان هممانند بسیاری از کشورهای محاط به خشکه برای رشد و توسعه اقتصادی، نیازمند تحول ساختاری اقتصادی است که در این زمینه، متنوعسازی اقتصاد از اهمیت زیادی برخوردار است. متنوعسازی اقتصاد در افغانستان در کنار سایر عرصهها، باید شامل سه عنصر عمده یعنی ۱) متنوعسازی کالا و محصولات صادراتی با ارزش افزوده در آنها، ۲) متنوعسازی بازارهای صادرات و افزایش شرکای تجاری برای صادرات کالا و ۳) متنوعسازی مسیرهای ترانزیتی باشد. لذا در چارچوب انکشاف ملی، متنوعسازی مسیرهای ترانزیتی در واقع، عنصر مکمل استراتژی تحول ساختاری اقتصادی در افغانستان است.
ثانیا، در بعد منطقهای، احیای موقعیت تاریخی افغانستان به حیث پل اتصال منطقهای و کانون تجارت و ترانزیت در منطقه مستلزم سهمگیری فعال افغانستان در دهلیزهای ترانسپورتی و ترانزیتی در حوزه بزرگ آسیا-اروپا میباشد که این امر نه تنها برای افغانستان بلکه برای اقتصاد تمام منطقه از اهمیت زیادی برخوردار است. افغانستان با توجه به موقعیت مرکزی خود، برخی از کوتاهترین و به صرفهترین مسیرهای ترانزیت جادهای و ریلی و مسیرهای انتقال انرژی در سطح منطقه را فراهم میکند و در عین حال نقش مهمی در اتصال دروندهلیزی (Intra-corridor) و میاندهلیزی (Inter-corridor) ایفا میکند. بر این اساس، متنوعسازی مسیرهای ترانزیتی یکی از ستونهای اصلی آجندای همکاریهای منطقهای افغانستان است که از جمله در دو چارچوب «رکا» و پروسه استانبول-قلب آسیا به صورت جدی پیگیری شده است.
هفته گذشته اولین محموله کالای صادراتی از ترکیه و از مسیر راه لاجورد به شهر هرات افغانستان رسید. این محموله در واقع به ادامه اولین محموله کالای صادراتی افغانستان از مسیر راه لاجورد به مقصد ترکیه بود که در ماه دسامبر سال گذشته طی مراسمی با حضور رییس جمهوری اسلامی افغانستان در شهر هرات افتتاح شد.
این موارد، نمونههایی از تلاشهای عملی و ملموس افغانستان برای متنوعسازی مسیرهای ترانزیتی و فعال ساختن کریدورهای مهم ترانسپورتی با محوریت افغانستان است.
اما پایدار ساختن ترانزیت و ترانسپورت در این مسیرها نیازمند رسیدهگی به خلاهای زیربنایی و سادهسازی طرزالعملهای ترانسپورتی، گمرکی و صدور ویزه است که این خود تلاشهای مشترک منطقهای و بینالمللی را میطلبد. بر اساس برآورد بانک انکشاف آسیایی، بین سالهای ۲۰۱۶ الی ۲۰۳۰، منطقه وسیع آسیا-پسفیک برای رسیدهگی به نیازهای زیربنایی در بخش ترانسپورت به ۸. ۴ تریلیون دالر سرمایه گذاری نیاز دارد. همچنین بر اساس برآورد کمیسیون اجتماعی و اقتصادی ملل متحد برای آسیا-پسفیک، برای ارتقای سیستمهای ترانسپورت منطقهای در حوزه آسیا-اروپا به ۱۰۶ بیلیون دالر نیاز است از جمله ۶۴ بیلیون دالر برای خط آهن ترانسآسیا، ۴۰ بیلیون دالر برای پروژههای مرتبط با شاهراه آسیایی و ۲ میلیارد دالر برای بنادر خشکه.
افغانستان و مناطق ماحول آن با وجود تلاشها و دستآوردها در عرصه ترانسپورت منطقهای هنوز هم با خلاهای زیربنایی زیادی مواجه اند که رسیدهگی به آن نیازمند کار مشترک و جلب سرمایهگذاری مشترک میباشد. افغانستان به نوبه خود در ظرف چند سال گذشته، بودجه انکشاف زیربناها را افزایش داده است، چنانکه در سال ۲۰۱۸ میلادی بیش از ۴۰ فیصد کل بودجه انکشافی افغانستان یعنی در حدود ۶۵۰ میلیون دالر به انکشاف زیربناها از جمله زیربناهای ترانسپورتی اختصاص یافت. دیدگاه افغانستان برای انکشاف زیربناها در پلان ملی زیربناها و همچنین اسناد پالیسی در دو چارچوب «رکا» و پروسه قلب آسیا به خوبی انعکاس یافته است.
همچنین در بعد نرم افزاری، وجود موانع تجاری و ترانزیتی از جمله موانع غیر تعرفهای باعث افزایش هزینه و زمان ترانزیت در برخی از مسیرها شده است که رفع این نوع موانع نیز نیازمند تلاشهای منسجم و جمعی در سطح منطقهای است. افغانستان به عنوان یکی از اعضای جدید سازمان تجارت جهانی، گامهای مهمی برای تسهیل تجارت منطقهای برداشته است اما نیاز است تا این تلاشها با تلاشهای مشابه در سطح منطقهای و بینالمللی هر چه بیشتر حمایت شود.
در این چارچوب، پیوستن کشورهای منطقه به آن دسته از کنوانسیونهایی که باعث کاهش زمان و هزینه ترانزیت میشود حایز اهمیت فراوان است. همچنین لازم است تا رسیدهگی به خلاهای زیربنایی در مسیرهای عمده ترانزیتی منطقهای در استراتژیهای انکشافی کشورهای منطقه شامل شود. تقویت همکاری در عرصه ترانسپورت هوایی و همچنین ایجاد بندرهای خشکه و مناطق خاص اقتصادی نیز میتواند در افزایش فرصتهای ترانزیتی و تجاری در منطقه نقش بسزایی داشته باشد. البته ادامه کمکهای تخنیکی سازمانهای منطقهای و بینالمللی و نهادهای مالی بینالمللی در این زمینه از اهمیت زیادی برخوردار است.
و بالاخره این که افزایش ظرفیت تحقیق و تقویت همکاریهای تحقیقاتی میتواند زمینه تشخیص بهتر چالشها و خلاها در هر دو عرصه سخت افزاری و نرم افزاری انکشاف زیربناها و فعالسازی مسیرهای جدید ترانزیتی را فراهم نماید. مرکز تحقیق و ارزیابی رکا که اوایل ماه جاری میلادی طی مراسمی در وزارت امورخارجه افتتاح شد میتواند در این زمینه نقش مهمی را ایفا کند.
حسن سروش، رییس همکاریهای اقتصادی وزارت امور خارجه