افغانستانبرگزیده های سایتتحلیل

مقامات پاکستان، کشور خود را در انزوا نمی بینند

با درنظرداشت تیرگی روابط بین افغانستان و پاکستان کار به جایی رسیده که باید روی آن دقیق تر و منطقی تر فکر شود این وضعیت به اینجا ختم نخواهد شد و این داستان و این تیرگی روابط، دنباله دار است

ششمین نشست کشورهای “قلب آسیا” در مورد افغانستان امیدهایی را ایجاد کرده است که هرگز کاذبانه نخواهد بود، بخصوص وعده کشور دوست هندوستان بخاطر آغاز خدمات حمل و نقل هوایی بین افغانستان و هندوستان، روزنه امیدی شمرده می شود.

دلچسپی نشست این کنفرانس برایم زمانی ارجحیت زیادتری پیدا کرد که این نشست در شهر امریتسار در شمال هند برگزار شد. که فقط چند کیلومتر از مرز پاکستان فاصله دارد. در این کنفرانس سرتاج عزیز مشاور سیاست خارجی نخست وزیر پاکستان نیز حضور داشت، زمانی که سرتاج عزیز کمک ۵۰۰ ملیون دالری را برای افغانستان بخاطر بازسازی اعلان کرد، رییس جمهور غنی در مقابل آن جراتمندانه حرف حسابی زد. آقای غنی گفت شما این کمک ها را علیه ترویستان به مصرف برسانید در حالی که کشور من امن نباشد این کمک ها جایی را نمی گیرد.

بعدا سرتاج عزیز،‌ مشاور روابط خارجی نخست وزیر پاکستان در واکنش به سخنان محمد اشرف غنی در مورد پاکستان گفت آقای غنی آن چه را که هند می خواست بشنود بیان کرده است. آقای عزیز گفت که اظهارات رییس جمهور غنی در ششمین کنفرانس قلب آسیا در هند تاسف بار اما قابل درک است که به رغم سخنرانی رهبران هند و افغانستان علیه پاکستان، کشورش در انزوا قرار نگرفته است. این در حالی است که رییس جمهور غنی و نرندرا مودی، نخست وزیر هند روز گذشته در سخنرانی شان در ششمین کنفرانس قلب آسیا بدون نام بردن از پاکستان، از همسایگان خود خواستند که از پناه دادن و حمایت به تندروانی که در منطقه دست به خشونت می زنند، خودداری کنند.

آقای غنی گفت که عملیات نظامی در پاکستان باعث شده که افراط گرایان از این کشور به افغانستان بیایند و با توجه به این که میان دو کشور موافقتنامه‌ های همکاری چند جانبه وجود دارد اما در حقیقت دو کشور در یک جنگ اعلام ناشده قرار دارند. آقای غنی همچنان از یکی از رهبران کلیدی گروه طالبان نقل قول کرد که اگر این گروه پناهگاهی در پاکستان نداشته باشد، برای یک ماه هم دوام نمی ‌آورد. با رد و بدل شدن این سخنان بین رییس جمهور افغانستان و سرتاج عزیز، به باور من تحولاتی در حال وقوع در منطقه، جهت‌ گیری های متنوع و متعددی را بخود گرفته است.

از یکسو مردمان کشورهای منطقه برای مطالبه حقوق خود، تحقق آزادی بیان، ایفای نقش در تصمیم گیری های سیاسی، اقتصادی و دعوت برای تحقق عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد در حال عمل هستند. این چهارچوب کلی را اکثریت مردم آگاه و وطندوست در شرایط موجود چه آنجا و چه اینجا مطرح می کنند. این مبانی از لحاظ انسانی، اخلاقی، اجتماعی و حتی سیاسی اموری هستند که مورد تایید و حمایت مردم باشرف افغانستان از هر نگاه قرار دارد.

حکومت وحدت ملی افغانستان طبق قانون اساسی نیز مکلف است تا با تمام توان صادقانه از اینگونه مطالبات حمایت نموده و آنها را بدون قید و شرط مورد تایید قرار دهد و در سیاست های خود عاقلانه عمل کند. از طرفی دیگر، جهت گیری حکومت هایی که در همسایگی افغانستان از نگاه جغرافیایی قرار دارند مطرح است؛ برخی از حکومت های منطقه با مردم، با ملایمت بیشتر یا بطور نسبی با خشونت کمتری برخورد می کنند. در ضمن تلاش می نمایند تا زمینه را برای برخی تحولات و تغییرات بنیادی فراهم کنند اما حکومت پاکستان با تمام قوت تروریست پروری نموده و بخاطر ویرانی و ناامنی در افغانستان شب و روز در تلاش است.

در ششمین کنفرانس کشورهای قلب آسیا این حقیقت آشکار بود که همه کشورها به این باور رسیده بودند که پاکستان تروریست پرور است و جز کشورهایی است که نه تنها در سرنوشت صلح در منطقه بلکه صلح جهانی را نیز به مخاطره انداخته است. در این کنفرانس هیات پاکستانی خیلی تنها و بیچاره بود؛ سرتاج عزیز نه نزد همه اعضای کنفرانس عزیز بود و نه تاج که به آن افتخار کند. با درنظرداشت، تیرگی روابط بین افغانستان و پاکستان، کار به جایی رسیده که باید روی آن دقیق تر و منطقی تر فکر شود این وضعیت به اینجا ختم نخواهد شد و این داستان و این تیرگی روابط دنباله دار است.

به باور من این زنجیره ی اتفاقات و جهت گیری هاست که هر کدام از آنها نیازمند واکنش های مشخصی است. رهبران حکومت وحدت ملی آنچه را که در این کنفرانس گفته اند شنیده اند و فیصله کرده اند و نسبت به آنچه که در ماحول و منطقه می گذرد علام موضع کنند. سیاست های مذبذب و دو پهلو کار را بجای نمی رساند. از سویی دیگر فراموش نشود که کشورهای رقیب در منطقه تلاش خواهند کرد تا از فضای ایجاد شده توسط این کشورها سو استفاده نموده و با منحرف کردن ماهیت تحولات فعلی به نفع خود بهره برداری کنند. اگر این بهره برداری منافع اش به افغانستان برسد بهتر است.

نه تنها در سیاست های منطقه بلکه در سیاست های کلان جهانی، جریان یا جهت گیری دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد اوضاع پیچیده افغانستان و پاکستان است که در میانه تحولات فعلی منطقه و فرا منطقه عملا مورد غفلت واقع شده است. چنانچه رژیم مداخله گر پاکستان در اقدامات چند جانبه در حال سو استفاده از شرایط موجود منطقه است. این سو استفاده را در برخورد این رژیم با گزارش های دروغین و فریبنده بخاطر آوردن صلح در کشور ما ادامه می دهد ولی در برهم زدن پایگاه های تروریستی هیچ گام عملی بر نمی دارد و جلو حملات انتحاری و انفجارات هرگز گرفته نشد.

این جریانی است که مورد غفلت بسیاری از کشورهای منطقه قرار گرفته است در حالی که افغانستان در گذشته و حال یکی از مراکز مهم مورد توجه ملت ها در منطقه بوده و از عوامل اصلی تحولات و جنبش های منطقه بخاطر پایداری محسوب می شود. این ترسیمی از نقشه تحولات سیاسی فعلی منطقه است. زمانی که دونالد ترامپ در صحبت تیلفونی نواز شریف را شریک مطمئن خطاب می کند؛ این چه معنی دارد و بی تردید وزارت امور خارجه افغانستان باید نسبت به هر یک از این جهت گیری ها حساسیت بالایی داشته باشد و ابتکارات گوناگونی را خرج دهد که چرا چنین می شود.

پاکستان آرام نیست، اطلاعاتی وجود دارد که خانم ملیحه لودی سفیر پاکستان در آمریکا روزی نیست که علیه افغانستان سخنان زهراگین را در خور لابیان آمریکایی خود ندهد، بخصوص جریانی که اخیرا در حال اوج گیری است، متهم کردن جمهوری اسلامی افغانستان به تحریک مردم منطقه در رشد جنبش پشتون ها و بلوچ هاست. این مساله از یک سو باعث افتخار مردم افغانستان است و از سوی دیگر باعث بسیج امکانات دولت های مساله دار در منطقه بر علیه مواضع دولت افغانستان خواهد شد.

وزارت خارجه با تحلیل روشن و دقیق از مسایل، باید با متانت کامل نسبت به همه این امور موضع گیری کند و هر امری را در مکان زمان خود مورد توجه قرار دهد و در پیگیری تحرکات منطقوی و فرا منطقوی گام های موثر بردارد. در حالی که راهبرد سیاست در وزارت خارجه را تمجید می نمایم از سویی باور دارم که افغانستان ضرورت به یک دیپلماسی فعال و ابتکاری را دارد. افغانستان نمی تواند که با یک دیپلماسی واکنشی آن هم در کنفرانس ها بتواند بر مشکلات فایق شود. ما مجبور هستیم بر توانمندی های کلی افغانستان کار کنیم. توانمندی های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و تا جایی که به مذاکرات ارتباط می گیرد خواه یا ناخواه که ما به یک دیپلماسی فعال و ابتکاری نیاز داریم تا در عمق قضایا داخل شود تا هم در خط اول جنگ و هم در عقب جبهه جایی که آرکستری امنیت افغانستان صورت می گیرد مذاکره کند.

کسانی که با استفاده از عوامل مختلف نه تنها از فرستادن گروه های مخالف مسلح دولت افغانستان بلکه از موجودیت بیکاری در افغانستان و سودجویی از مواد مخدر و امثال آنها استفاده می برند و برهم زدن امنیت افغانستان را آرکستری می کند. به همین خاطر اگر ما به این مسایل رسیدگی کنیم ضرورت دارد تا ما توانمندی های خود را زیاد بسازیم. جناب رییس جمهور به باور من روابط افغانستان و پاکستان با روابط پاکستان با هند تعریف می شود، حالا فکر می کنید که نزدیکی که پاکستان در آغاز حکومت شما با افغانستان داشته است به این دلیل است که پاکستان نگران است افغانستان با کشورهای دیگر مانند هند رابطه بر قرار نسازد.

سیاست های روزهای اول حکومت وحدت ملی شما اینطور تعریف می شد؛ من مشکل افغانستان را از زاویه دیگری که آن موقعیت استراتژیک افغانستان است نیز می دانم. گرچه در گذشته ها فرصت های طلایی هم ما داشتیم و اینطور هم نبوده است که افغانستان همیشه صحنه جنگ باشد. ما سال های بسیار طویل آرامی نیز داشتیم، سرعت رشد در افغانستان بسیار مطلوب بود. از طرفی دیگر اگر شما مناطق مختلف جهان مطالعه کنید ما سه طبقه از ساختارهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی داریم.

یکی طبقه ملی که ساختارهای امنیتی، سیاسی و ملی توسط مردم خود همان کشور ساخته می شود. یکی طبقه منطقه ای و یکی هم سطح جهانی. حال ما یک سلسله ساختارهای امنیتی جهانی داریم، یک سلسله ساختارهای امنیتی منطقه ای داریم و یک ساختار امنیتی داخل خود کشور ماست. تا جایی که به داخل خود افغانستان ارتباط می گیرد. در طول اضافه تر از ۱۶ سال گذشته ما بسیار تلاش کردیم که نیروهای امنیتی خود به مصارف بسیار گزاف ساز و برگ بدهیم و باید هم ما امروز یک اردو داشته باشیم. با این میلیاردها دالری که صرف ساختن اردو و پولیس افغانستان و نیروی استخباراتی ما شده است.

خوشبختانه امروز افغانستان صاحب یک اردو، پولیس و صاحب یک شبکه استخباراتی قوی است اما از نظر سیاسی ما در زیر چتر ملی خود لرزان مانده ایم. هنوز قانون حاکم نشده است و هنوز ساختارهای سیاسی ما سر پایش نیست. قوای سیاسی به آن شکل که باید نفس بکشد نفس نمی کشد. درصد قابل ملاحظه ای از مسوولین امور، معتقد به نظام انتخاباتی و دمکراسی و آزادی بیان نیستند. تلاش دارند تا لویه جرگه قانون اساسی و انتخاباتی پارلمانی برگزار نشود این عملکردها و این کم کاری ها برای دولت کمرشکن است.

از سوی یک سلسله مشکلات در داخل نیز داریم. در سطح منطقه ای که احاطه شده ایم، توسط آسیای جنوبی و آسیای مرکزی، شرق دور و شرق میانه یا آسیای غربی هیچ ساختار امنیتی بخصوصی وجود ندارد که افغانستان عضویت آن را بپذیرد و امنیت افغانستان را تضمین کند. نزدیکترین چیزی که ما داریم سازمان همکاری های شانگهای است که البته او هم فعلا عبا و قبا یا چهره یک سازمان اقتصادی را به خود گرفته است. ما مجبور هستیم که یک راه حل دایمی برای افغانستان پیدا کنیم.

ما امروز یک پیمان استراتژیک یا یک موافقتنامه امنیتی با آمریکا امضا کرده ایم، اگر آمریکا مانند چند دهه گذشته مانند شوروی وقت به مشکل مواجه شد، آیا برای حل مشکلات دایمی کشور خود یک دیدگاه منطقی داریم؟ از همه مهم تر به باور من توانمندی های خود افغانستان است که چقدر ما روی آن کار کردیم. اگر ساختار سیاسی ما فعال باشد و یک چتر خوب سیاسی ما داشته باشیم که تحت آن قوای ثلاثه و نظام نفس بکشند و قانون حاکم باشد، پارلمان ما مطابق قانون فعال باشد، امنیت ما سراسری باشد می توانیم بهتر گام برداریم اما در داخل حکومت وحدت ملی تفاهمات مطلوب نیست. ما نمی دانیم که در حال حاضر که مشکل امنیت را چطور رفع می سازیم. در رابطه به تفاهم ملی منطقوی و عملکرد معقول در سیاست های داخلی اصلاح قوانین چه کارهایی را باید انجام می دادیم که ندادیم.

احمد سعیدی

برچسب ها
نرخ اسعار خارجی نرخ اسعار خارجی در بدل پول افغانی
دکمه بازگشت به بالا
بستن