افغانستانبرگزیده های سایتتحلیلتیتر یک

وحدت رویه کشورهای منطقه و پایان جنگ در افغانستان

صلح در افغانستان از دیر زمان تا کنون یکی از پیچیده ترین مسائلی است که همواره حکومت­های معاصر افغانستان را با چالش­های زیادی رو به رو ساخته است. اگر به یاد داشته باشیم در اواخر حکومت دکتر نجیب الله نیز مسئله صلح و راه حل سیاسی معضلات با قوت تمام به پیش آمده بود که بعد از خروج ارتش سرخ، داکتر نجیب الله پست وزارت دفاع را به احمدشاه مسعود پیشنهاد کرده بود و در بدل، خواهان مذاکره و تحقق صلح بود؛ اما آقای مسعود بنا به هر دلیلی آن را نپذیرفت و به مبارزات خود بر علیه دولت نجیب تأکید ورزید؛ حتی داکتر نجیب الله بسیاری از اعضای کابینه و وزرا را به پست­های محتلف گماشت ولی وزارت دفاع را به احتمال اینکه احمدشاه مسعود بپذیرد بسیاری مدت­ها خالی گذاشت با آنهم هیچگاه « مصالحه ملی» به تحقق نپیوست تا زمانی کمک­های شوروی به حکومت نجیب الله ادامه داشت حکومت داری حزب خلق نیز پا بر جا بود سه سال بعد از خروج نیروهای شوروی کمک­ها قطع گردید و در نتیجه حاکمیت حزب دموکراتیک خلق نیز سقوط کرد.

از اینکه چگونه و بنا به کدام ملحوظات کمک­ها قطع گردید و حکومت سقوط کرد در این مقال نمی­گنجد؛ اما آنچه حایز اهمیت است موضوع صلح و دست اندازی کشورهای منطقوی است که در آن زمان نیز افغانستان با چالش کنونی مواجه بود. البته با یک تفاوت که کم و کیف مشروعیت نظام آن وقت با نظام کنونی قابل مقایسه نیست. حکومت داکتر نجیب الله همانند نظام کنونی از پایگاه اجتماعی قابل توجهی برخوردار نبود و در بعضی موارد مبتنی بر ارعاب و وحشت حکمرانی میکرد؛ اما نظام کنونی از خواستگاه اساسی مردم افغانستان سر بر افراشته و دارای پشتیبانه مردمی است که نقش مردم در حمایت از نظام از اوائل حکومت کرزی تا کنون برجسته و ماندگار است؛ لذا میتوان گفت که ایجاد چالش در قبال صلح از جانب بعضی کشورهای همسایه و کشورهای منطقه مسئله­ی است که همواره ثبات و آرامش را در کشور ما با مانع رو به رو ساخته است. به همین ملحوظ طولانی شدن پروسه صلح افغانستان همانطور که در نوشته­های قبل نیز اشاره کردیم بخش عمده اش وابسته به کشورهای منطقه است. کشورهای منطقه بنا به وابستگی­های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که به افغانستان با در نظرداشت تأمین منافع خود از مجاری مختلف در قبال تحقق صلح دست درازی می­کنند. اگر بخواهیم ارتباط وثیق منافع منطقوی و صلح افغانستان را مورد بررسی قرار دهیم نیاز به شرح و تفصیل طولانی دارد که از حوصله این بحث خارج است؛ اما پیوند اقتصادی چین به منابع زیر زمینی، وابستگی نظامی روسیه به امنیت سرحدات و اشتراکات وجوه افراطیت بعضی کشورهای عربی با گروه­های تروریستی داخل خاک افغانستان از عواملی اند که هر کدام تا زمانیکه از حفظ چنین منافع استراتژیک شان در افغانستان مطمین نشوند تحقق صلح نیز چالش بر انگیز است.

با درک از همین مسائل به صورت واقع بینانه میتوان گفت که صحبت­های رئیس جمهور غنی در بیشکیک پایتخت قرغزستان که در ارتباط به نوزدهمین نشست سازمان همکاری­های شانگ­های برگزار گردیده بود، پرده از پیچیدگی­ها و طولانی بودن پروسه صلح برداشت. آقای غنی در حضور کشورهای عضو این سازمان به صراحت گفت که افغانستان در حال ایجاد هماهنگی اجماع منطقوی برای پیشبرد پروسه صلح است. به گفته آقای غنی بعضی از کشورهای منطقه که حامی طالبان هستند باید وابستگی این گروه به این کشورها از بین برده شود، رئیس جمهور غنی اذعان داشت که ما از طرح ایالات متحده برای ایجاد یک اجماع سیاسی صلح استقبال میکنیم؛ اما در حال حاضر تلاش داریم تا اجماع جهانی و منطقوی در ارتباط صلح شکل بگیرد که حامیان منطقوی دست از حمایت طالبان بر دارد در غیر آن، مسئله صلح روند طولانی مدت را در پی خواهد داشت.

در حال حاضر صلح افغانستان یکی از پیچیده­ترین مسائلی است که در ابعاد داخلی و خارجی اذهان عموم را به خود متمرکز ساخته است. زلمی خلیلزاد نماینده ویژه آمریکا برای صلح افغانستان تا کنون ۹ بار با طالبان نشست و مذاکره داشته است و چندین بار پی هم سران کشورهای منطقه را نیز ملاقات کرده است؛ اما بر آیند آن هر چه بوده است تا کنون نتیجه ملموس و قابل قبولی برای ثبات و امنیت افغانستان در بر نداشته است. آنچه از صحبت­های رئیس جمهور غنی میتوان برداشت کرد مبتنی بر بی نتیجه بودن دیدارهای آقای خلیلزاد از کشورهای منطقه بوده است. به نظر میرسد که دیپلماسی منطقوی آقای خلیلزاد در قسمت متقاعد کردن کشورهای جهان و منطقه بر سر نشست در قبال صلح تا حدودی موفق بوده باشد اما اینکه در جزئیات نیز توانسته باشد آنان را در قبال صلح متقاعد بسازد پرسش برانگیز است. هر چند آقای غنی از کشورهای حامی طالبان در این نشست نام نبرد؛ اما به تمام مردم افغانستان و جهان واضح است که به رغم سائر کشورهای منطقه، حامی اصلی گروه طالبان کشور پاکستان است. اگر دولتمردان افغانستان و ایالات متحده نیروی خویش را متمرکز بر پاکستان بسازد و به صورت واقع بینانه این کشور را قانع سازد که افغانستان با ثبات هیچگاه تهدید کننده منافع و امنیت پاکستان نخواهد بود، پروسه صلح سرعت بیشتری خواهد یافت. تأثیر گذارترین حامی طالبان کشور پاکستان است؛ زیرا افراد مسلح این گروه با تمام ساز و برگ نظامی شان از داخل خاک این کشور به افغانستان سرازیر می­شوند حتی تمرینات و آموزش­های تخریبی شان با تمام تجهیزات از خاک این کشور تأمین می­گردد که سائر کشورهای منطقه هم اگر این گروه را حمایت میکنند در طول حمایت­های پاکستان است، زمانی که گروه طالبان از لحاظ جغرافیایی دارای قلمرو خارجی نباشند در افغانستان نمیتوانند فعالیت چشمگیر داشته باشند؛ لذا به پاکستان به عنوان کشوری که ریشه استحکام طالبان در آنجا آبیاری می­شود باید محراق توجه فشارهای بین المللی قرار گیرد.

به نظر می­رسد که ایالات متحده آمریکا در قبال پاکستان با احتیاط رفتار می­کند اخیرا خانم الیس ویلز معاون وزارت خارجه­ی آمریکا در امور آسیای جنوبی و مرکزی که در کمیته­ی روابط خارجی مجلس نماینده­گان آمریکا در ارتباط به مسئله اقتصادی پس از صلح افغانستان سخن می­گفت به رغم سائر سخنان اش اذعان داشت که پشتیبانی «غیر قابل پذیرش» از هراس افگنان باید پایان یابد اما به جزیئات آن اشاره­ی نداشت که محتوای آن بیشتر به یک نصیحت اخلاقی شبیه بود تا یک دیپلماسی دارای ضمانت اجرا. خانم ویلز افزود که ما درک میکنیم پاکستان گام­هایی را برای تشویق طالبان برای شرکت در گفتگوهای صلح برداشته است. اما روابط ما با پاکستان گسترده تر از مسئله افغانستان است. در این سخنان، خانم ویلز از اهمیت روابط شان با پاکستان تأکید داشته است که آن را گسترده تر و مهم تر از مسئله افغانستان عنوان کرده است؛ بنا بر این محتوای سخنان خانم ویلز دارای بار احتیاط است که هر شخص را به تفکر و تأمل وا میدارد که چرا ایالات متحده به عنوان یک قدرت برتر جهانی با یک کشور حامی تروریزم و محور شرارت، چنین با احتیاط سخن می­راند؛ لذا به مسئولین طراز اول مملکت پیشهاد می­گردد به ضمیمه تمرکز بر مسئله اجماع منطقوی، قناعت ایالات متحده را مبنی بر اعمال فشار بالای پاکستان حاصل نمایند. مقامات با صلاحیت کشور باید بتواند در دیپلماسی خویش اعتماد آمریکا را جلب کند که کشور پاکستان از اهمیت آنچنانی بر خوردار نیست که ایالات متحده بر اهمیت روابط خویش با این کشور تأکید دارد؛ زمانی که افغانستان با ثبات در منطقه قد راست کند واضح است که امنیت و ثبات منطقوی و جهانی از کشور ما تحقق پذیر است و نقش پاکستان در منطقه تضعیف خواهد شد؛ اما اینکه چگونه چنین قناعتی حاصل گردد نیاز به شرح و تفصیل تخصصی است که راه دارد تا متفکرین و دکتورین افغان، با ارائه طرح عملی و همه جانبه اعتماد آمریکا را جلب کند در آنصورت نیاز آنچنانی به اجماع منطقوی مشاهده نمی­گردد.

احمد مختار قادری

 

برچسب ها
نرخ اسعار خارجی نرخ اسعار خارجی در بدل پول افغانی
دکمه بازگشت به بالا
بستن