پاکستان و مسئله جنگ و صلح افغانستان
در مقطع زمانی فعلی نیز این کشور با استفاده از همین تاکتیک در جهت حفظ پرستیژ و اقتدار شان گروه طالبان را به عنوان ابزار فشار و برگ برنده در اختیار دارند، آنان نمیخواهند که به راحتی امتیاز تسلط حد اکثری شان بر مناسبات سیاسی افغانستان را از دست بدهند
خبرگزاری رشد، کابل: کمتر کسی است که از نقش تاثیر گزار پاکستان بر مناسبات سیاسی افغانستان نا آگاه باشد، فرایند چهل ساله جنگ در افغانستان در مقاطع گوناگون، تاثیر پذیر از پاکستان بوده است، سه دههی اخیر جنگهای خانمان سوز، اکثرا تحت قیادت و رهبری این کشور از آن سوی مرزها مدیریت میشود، از زمان جنگ بر علیه روسها تا درگیری های میان تنظیمی، نقش مالی و جغرافیایی پاکستان فضای سیاسی افغانستان را همواره متاثر ساخته است، تنظیمهای جهادی با استفاده از امکانات پاکستان که عبارت از تسهیل جغرافیا و دسترسی به تسلیحات و تغذیه شبه نظامیان شان بود به راحتی توانستند به سر و صورت هم بکوبند، زیربناها و آبادانی کشور را به دم توپ و اسلحه بسته و کشور را به محل اسکان اشباح مبدل سازند.
در مقطع زمانی فعلی نیز این کشور با استفاده از همین تاکتیک در جهت حفظ پرستیژ و اقتدار شان گروه طالبان را به عنوان ابزار فشار و برگ برنده در اختیار دارند، آنان نمیخواهند که به راحتی امتیاز تسلط حد اکثری شان بر مناسبات سیاسی افغانستان را از دست بدهند، این کشور در جریان پروسه صلح حد اقل از سه زاویه متمرکز بر اهداف استرتژیک شان هستند.
هیات مذاکره کننده صلح طالبان در دوحه که عمدتا متشکل از شخصیتهای سیاسی این گروه میباشد در فردای پسا صلح نماینده نیابتی این کشور در افغانستان خواهند بود، پاکستان متناسب با وضعیت پیشبرد و عقب افتادگی پروسه صلح از شخصیتهای سیاسی این گروه چشم پوشی نخواهد کرد، متناظر با اوضاع و احوال میز مقابل نسخه استراتژیک «عمق استراتژیک » شان را تجویز خواهند کرد.
شاخه نظامی و فرماندهان گروه طالبان از محورهای دیگری است که مورد توجه سیاستمداران پاکستانی قرار دارند، همزمان با جریان پروسه صلح و تلاش دیپلماتیک پاکستان در جهت گسترهی حیطه مشروعیت بین المللی طالبان، فشارهای نظامی را نیز در میدان جنگ با استفاده از شبکه حقانی عملی میسازد تا بیشترین تسلط را از دو زاویه یاد شده در این گفتمان داشته باشند، استراتژی مذاکره و فشار نظامی، راهبرد نیابتی پاکستان با استفاده از گروه طالبان است که زمینهی اقتدار آنان را در نظام سیاسی آینده به حد اکثر برساند.
زاویه سوم آقای خلیلزاد است که به عنوان سفیر صلح آمریکا، نیم نگاه تبانی گرایانه در محور منافع پاکستان دارد، وی که از یک سال بدینسو در مسئله صلح نقش پر رنگ دارد موفقانه توانسته است وزنه ترازو را به نفع طالبان سنگین سازد، کشیدن رهبران این گروه از لیست سیاه سازمان ملل متحد و تلاش در جهت قباحت زدایی آنان و رشد روز افزون مشروعیت بین المللی طالبان از تحفههای سنگین وزن آقای خلیلزاد به پاکستان است؛ لذا اکنون که هیات صلح افغانی با مقامات پاکستان وارد مذاکره شده اند، در جهت کسب قناعت پاکستان در محورهای یاد شده و اینکه دولت آینده افغانستان تهدید برعلیه این کشور نخواهد بود چگونه استراتژی و پلان را تدوین نموده باشند تا قناعت آنان در قبال آیندهی سیاسی حاصل گردد، بنا بر این میتوان گفت که اگر هیات صلح افغانستان در این موارد پاسخ قناعت بخش به پاکستان نداشته باشند دستاورد آنان نیز ملموس نخواهد بود.