کاندیدان محترم، متفاوت و با برنامه ظاهر شوید
انتخابات ۹۸ نسبت به سالهای قبل از شور و شوق کمتری برخوردار است، کاندیداها با اشتیاق وارد کارزار نمیشوند، آنهایی هم که گام به این عرصه میگذارند در حد اعلان حضور و با ذهنیت ادای مسئولیت وارد صحنه میشوند، آنچنان که مشاهده میگردد بجز بعضی تکتهایی که در اولین روز کمپاین شان برنامه مدون ارائه دادند بقیه تکتها تا هنوز که در صحنه حاضر شدند برنامه مشخص و نقشهی راه نداشتند.
ششمین تکت انتخاباتی نیز در هفتمین روز رسمی کمپاینها با نیش و کنایه به سائر کاندیداها وارد کارزار شد. سید نورالله جلیلی رییس تیم انتخاباتی “مادر وطن” میگوید: “در این مملکت هیچ کس به اساس لیاقت انتخاب نمیشود؛ هرکس بر اساس واسطه مقرر میشود، به شما وعده میدهم این فرهنگ را بردارم!”.
ایشان همانند سائر کاندیداها فقط انتقادات اش را وارد نمود و در قسمت ارائه راه حل و شیوههای نجات وطن از مشکلات موجود برنامهی روی دست نداشت.
در حالیکه در انتخابات دورههای قبل، چنین حالتی حاکم نبود و هر کاندیدایی که پا به صحنه میگذاشت برنامههای آینده خود را به صورت بهتر از امسال ارائه میدادند.
اصول کمپاینها ایجاب میکند تا رقبای سیاسی با نظارت از وضعیت پنج سال حکومت داری گذشته، ضعف ها را مستند لیست نموده و راه حل عبور از بحران و دستیابی به موقعیت برتر را به شهروندان توضیح دهند. در افغانستان یگانه فرهنگی که مرسوم و جا افتاده است انتقاد است، بسیاری از اقشار و طیفهای سیاسی، منتقد راهکار و شیوههای کاری دیگران اند در حالیکه کمتر به ارائه راه حل و برنامه پرداخته میشود.
همه میدانیم که کشور ما در حال حاضر با مشکل چند بُعدی دست و پنجه نرم میکند، در وهله اول، جامعه جهانی به رهبری آمریکا از جنگ افغانستان خسته و رنجور به نظر میرسند، آقای ترامپ دومین بار از ادبیات خشونت در قبال جنگ افغانستان کار گرفت، آنان خواهان دستاوردی اند که جنگ خاتمه یابد و صلح حاکم شود که مردم افغانستان نیز همین را میخواهند؛ اما چگونه صلح و با چه قیمت و پیش پرداخت تحقق یابد هنوز به افغانها معلوم نیست.
گروههای تروریستی طالب و القاعده و سائر خرد و ریز آنان فعالیت شان چشمگیر تر نسبت به قبل میشود. آنان نظریه جنرال اختر، رئیس حکومت ضیاء الحق پاکستانی را که گفته بودند کشتن با هزار زخم باید در افغانستان تحمیل شود هنوز هم به همان راه در حرکت اند و هر روز از مردم ما قربانی میگیرند، طبیعی است که در تضعیف افغانستان نیز نقش تعیین کننده دارند، در این قسمت کاندیداهای محترم باید راه حل ارائه کنند تا چگونه میتوان کشور را از این بحران سی ساله نجات بخشید.
موقعیت افغانستان در جامعه ملل نسبت به پاکستان و سائر کشورهای همسایه ضعیف است، همیشه برگ برنده در مجامع بین المللی در اختیار پاکستان بوده است و هنوز هم میباشد، پاکستان هم وحشت میآفریند و هم تروریست را پرورش میدهد و در نهایت از آن انکار میکند؛ اما توجه ابرقدرتها را نیز به خود معطوف داشته است.
ما در حالیکه با هزاران اسناد در دست داشته خویش، نمیتوانیم این کشور را منزوی سازیم ولی آنها به راحتی در اخلال نظم داخلی ما موفق عمل میکنند و در طول آن، حمایت بین المللی را نیز جلب میکنند، اینها مواردی اند که کاندیداهای محترم ریاست جمهوری بخاطر نجات از این مهلکه برنامه و نقشه داشته باشند به مردم ارائه بدارند، تنها انتقاد از کارکردهای دیگران درمان کننده درد مردم نیست، همینکه مردم از وضعیت منتقد است و سر و صدا دارند کافیست چون تودهها نه تصمیم به اداره نمودن قدرت سیاسی دارند و نه در صدد ارائه راه حل هستند و نه مسئولیت شان چنین امری را ایجاب میکند؛ اما کسانیکه که در عرصههای بزرگ رقابت سیاسی گام میگذارند باید برای رفع تمام چالشهای موجود برنامه ارائه بدهند.
کشور ما در وضعیتی نیست که منتظر نجات آن از سوی کشورهای همکار و جامعه جهانی باشیم. تا زمانیکه خود ما باورمندانه و با داشتن برنامهی معقول و عملی نتوانیم نظم آینده خویش را ترسیم کنیم از هیچ شخص و کشور دیگری چنین انتظاری نداشته باشیم. سیاست مدارانی که خود را کاندیدا نموده اند اکثرا عوام زده و بی برنامه اند، هر کدام این عزیزان در مدت دو ماه کمپاین میلیونها افغانی به مصرف میرسانند، مصارفی که صرفا حضور بی محتوای شان را به رخ میکشند؛ بنا بر این، بزرگواران میتوانند به ضمیمه چنین مصارف گزاف، چندین متخصص در زمینههای گوناگون استخدام کنند تا چالشهای وطن را شناسایی نموده و راههای غلبه بر آن را با در نظرداشت واقعیتها در ورق بگنجانند. کاندیداهایی که پا در این عرصه گذاشته اند نباید به خود بی باور باشند، این قلم اطمینان دارد که اگر هر شخصی بتواند نقشهی نجات افغانستان را به صورت کاربردی و به روز شده به گوش مردم افغانستان برسانند جلب توجه بسیاری از توده ها را رقم خواهند زد؛ لذا آنچه که تا کنون شاهد برنامههای کاندیداها بودیم عوام زدگی و نداشتن یک نقشهی قناعت بخش بود.