همصدایی؛ نشانههای امید در دل تاریکی

به گزارش خبرگزاری رش؛ در آستانه یک گسست تاریخی، افغانستان بار دیگر در تقاطع مرگ و زندگی ایستاده است. گردهمایی اخیر “همصدایی ملی”، فارغ از تمام نقدهای موجه به آن، نشانگر یک واقعیت غیرقابل انکار است: جامعه سیاسی افغانستان، حتی در پراکندگی و اختلاف، هنوز ظرفیت تشخیص خطر مشترک را دارد. این نشست، بیش از آنکه نمایشی از قدرت باشد، اعترافی جمعی به ناتوانی در ادامه مسیرهای گذشته است.
واقعگرایی سیاسی در زمانه آشوب
منتقدانی که این گفتگوها را مهندسیشده یا بیاثر میخوانند، اغلب گزینه بهتری پیش رو نمیگذارند. در غیاب یک دولت فراگیر مشروع، نهادهای بینالمللی مؤثر و اجماع ملی، بازیگران موجود – با تمام کاستیهایشان – تنها کسانی هستند که میتوانند پلی بین امروز پرآشوب و فردای نامعلوم بسازند. این پذیرش، نه توجیه گذشته که اقرار به محدودیت حال است.
تجربه چهار دهه اخیر به وضوح نشان داده که راهحلهای نظامی، حتی اگر موقتاً پیروزمندانه به نظر رسند، در نهایت به بازتولید خشونت و فروپاشی اجتماعی بیشتری منجر شدهاند. هر پیروزی نظامی در افغانستان، بذر شکست بعدی را در خود کاشته است.
نشانههای امید در دل تاریکی
حمایت رهبران مخالف از چارچوبهای مشترک، حتی از خارج از کشور، حاوی یک پیام حیاتی است: میل به گفتگو بر تمایل به تخاصم پیشی گرفته است. این تغییر نگاه، هرچند کوچک، میتواند سرآغازی بر تحولی بزرگ باشد.
زمانی که بازیگران سیاسی دریابند که نمیتوانند یکدیگر را حذف کنند، ناگزیر به یادگیری همزیستی میافتند.
افغانستان امروز شبیه بیمار بحرانی است که نیازمند مداخله فوری است. همصدایی ملی شاید بهترین درمان نباشد، اما در غیاب گزینههای ایدهآل، تلاشی است برای جلوگیری از مرگ قطعی. این گردهمایی میتواند فضایی ایجاد کند که در آن، به جای رؤیاهای تحققناپذیرِ پیروزی کامل، بر روی امکانهای محدود اما واقعی تمرکز شود.
خطر فروپاشی کامل
گزارشهای مرزهای ناآرام و تلفات غیرنظامیان تنها نشانههای سطحی از طوفانی هستند که در شرف شکلگیری است.
اگر افغانستان بار دیگر به کام جنگ داخلی فرو رود، این بار ویرانی میتواند فراتر از تجربههای گذشته باشد. جامعهای که از چهار دهه جنگ فرسوده شده، تاب تحمل درگیری جدیدی را ندارد بدون آنکه به طور کامل فروبپاشد.
راه پیش رو: از همصدایی نمادین به سازوکارهای پایدار
نشست همصدایی ملی تنها زمانی معنادار خواهد بود که به ایجاد سازوکارهای ماندگار برای گفتوگوی ملی بینجامد. این گردهمایی باید سه دستاورد مشخص داشته باشد:
۱. ایجاد یک پلاتفرم دائمی برای گفتوگو بین تمام جناحها
۲.تعیین اصول اولیه برای مدیریت اختلافات بدون خشونت
۳.ترسیم نقشه راه برای انتقال تدریجی به حکومتداری مشارکتی
آینده افغانستان در گروی درک این واقعیت است که ثبات پایدار نه از طریق حذف دیگران، که از طریق چانهزنی، مصالحه و تقسیم قدرت به دست میآید. همصدایی ملی، اگر تبدیل به جریان مداوم گفتوگو شود، میتواند آخرین فرصت افغانستان برای اجتناب از سقوط به پرتگاه جنگ داخلی باشد.
امروز انتخاب افغانستان بین کمال مطلوب و فاجعه نیست؛ بین گفتوگوی ناکامل و سکوت مرگبار است. در چنین شرایطی، هر صدایی که خشونت را به حاشیه براند، هرچند ناپیراسته، ارزش شنیدن دارد.
خبرگزاری رشد
