این زن باعث سر افکندگی بادغیس است
صفیه “ایماق” وکیل بی سواد و مغرضی است که جز سر افکندگی و کمیشن کاری برای بادغیس چیزی دیگری حاصل نکرده است. این وکیل مضر به آبرو و مال مردم بادغیس بارها در محضر عام مورد سرزنش قرار گرفته است
بادغیس ولایتی که در زیبایی طبیعی خویش دلباختگانی چون امیر نصر بن محمد سامانی دارد. این امیر هنگام سفر به جانب بخارا آنقدر دلبسته زیبایی های طبیعت بادغیس گردید که با تمام شوکت و دبدبه شاهانه اش چهار سال در آنجا توقف کرد و نمی توانست از محیط بادغیس جدا شود. بالاخره شاعر نامدار استاد رودکی به تقاضای اراکین دولتی، شعر سرود تا شاه بالاخره از بادغیس دلبریده و جانب بخارا حرکت نمود و چنین سرود: بوی جوی مولیان آید همی/ یاد یار مهربان آید همی
بادغیس ولایتی در شمال غرب و ولایتی سرحدی که با کشور ثروتمند ترکمنستان “چهارمین کشور گاز و نفت خیز جهان” سرحد مشترک دارد. به صورت فشرده فرصتهای موجود در ولایت بادغیس:
۱ . عبور سرک حلقوی افغانستان از داخل این ولایت که بودجه اش توسط بانک آسیایی پرداخت شده است. پروژه های آب و برق ترکمنستان این ولایت در بودجه حکومت درج و موجود است.
- جنگل پسته و ارچه از جمله مناظر طبیعی و اقتصادی مشهور افغانستان در بادغیس موقعیت و سرمنشا دارد.
۳ . ولایت هرات که یکی از مراکز اقتصادی و تجارتی افغانستان در غرب ولایت بادغیس در فاصله ۱۵۲ کیلومتری موقعیت داشته و از رفاه غیر قابل مقایسه ای نسبت به ولایت باغیس برخوردار است.
۴ . بادغیس از قدیم الایام تا امروز به گدام خراسان و حوزه غرب افغانستان مشهور بوده است.
گندم، جو، جواری، نخود، زیره، کنجد، هندوانه، خربوزه و غیره فراورده های مشهور زراعتی اش می باشند و دارای فرآورده های تربیه گوسفند نوع قره قل، پوست قره قل، پشم،کرک، قروت و غیره است. قالین بادغیس که داراری شهرت جهانی می باشد.
حال رنج ها و محرومیت های این ولایت:
نفاق، اختلافات، بی سوادی و ضعیف النفسی نخبگان و سران ولایت سبب شده تا مردم این ولایت نتوانند از فرصت های بالفعل فوق الذکره کمترین استفاده ببرند و حتی سبب پایین آمدن سطح زندگی مردم آن دیار شده است که نمونه آن قطع و قمع بیرویه جنگل پسته و ارجه به دلیل مشکلات اقتصادی و کمبود مواد سوخت ساکنین این ولایت است. این در حالی است که چهارمین کشور گاز و نفت خیز جهان به چند کیلومتری این ولایت موقعیت دارد.
سران و بزرگان این ولایت درجه سوم به تمامی احزاب بزرگ و کوچک عضویت دارند و گاهی به خاطر حزب و گروه خویش از منافع تمامی مردم گذشته و فقط به خاطر منافع شخصی خویش فعالیت می کنند.
اقوام مختلف بادغیس: تاجیک “هزاره های سنی”، ازبیک ها، پشتون ها و غیره را تشکیل می دهد. اعضای سر سپرده احزاب: خلق و پرچم،حزب جمعیت، حزب اسلامی، حزب جنبش،حزب افغان ملت و ده ها گروه و احزاب دیگر را تشکیل می دهند ولی از منفعت و ایجاد رفاه به مردم هیچ خبری و خیری از ایشان متصور نیست!
این ولایت که دارای تقریبا هیچ زیر بنای اقتصادی نیست، مردمش از کمترین رفاه مثل: سرک، آب، برق، مراکز صحی مجهز، مدارس و مکاتب استاندارد و غیره بی بهره و محروم می باشند. اکثرا به خاطر تداوی، درس، خرید و سایر فعالیت ها به هرات توسط سرک خراب و پر خطر رفت و آمد می کنند. بی سوادی، خرافات، بدعت در بین اجتماع اطراف نشین شایع بوده و این خود سبب شده که بعضی وکلای بی سواد و حتی بداخلاق از این ولایت به شورای ملی و مجلس سنا انتخاب و یا هم انتصاب گردیده و خود این وکلا سبب محرومیت و عقب مانی بیشتر این ولایت شوند و حتی به صورت مستقیم و غیره مستقیم در ممانعت از تطبیق پروژه های بزرگی همچو سرک حلقوی، آب، برق و برنامه های اصلاحی ممانعت ایجاد نموده و می کنند.
بی کفایتی و فساد مقامات دولتی ولایت بادغیس:
به دلایل مذکور ولایت بادغیس اکثرا توسط افراد ناکارا و بی کفایت و سراسر فساد مدیریت شده و از آب گل آلود ماهی گرفته اند. سران و نخبگان ولایت بادغیس هم به جای توجه به اصلاح و بهبود وضعیت از این نوع افراد حتی حمایت نموده و در پارلمان افغانستان برایشان تقدیر نامه تفویض نموده اند که نمونه اش صفیه “ایماق” وکیل بی سواد و مغرضی است که جز سر افکندگی و کمیشن کاری برای بادغیس چیزی دیگری حاصل نکرده است.
این وکیل مضر به آبرو و مال مردم بادغیس به نقل قول از فرد همراهش که با جمعی از خانم های بادغیس به نزد رییس جمهور غنی رفته بودند، با کلام اشتباه در مورد سرک و وضعیت بادغیس و معرفی جوانی برای استخدام از طرف غنی در محضر عام مورد سرزنش قرار گرفته و برای همه اعضای تیم بادغیسی سرافکندگی ایجاد کرده که یک نمونه کوچکی مفاسد او از خروارها است!
نقش پالیسی سازان مرکز کشور و بعضی مسولیت در هرات در پایمال نمود حق رشد و رفاه متوازن مردم بادغیس:
حکومت که مسوول رشد عادلانه و متوازن ولایات و رفاه همه مردم کشور است به صورت آشکارا عامل و مسوول مهم درد و رنج و فقر مردم ولایت بادغیس شمرده می شود. پالیسی سازان و وزارت خانه های سکتوری و زیر بنایی به صورت آشکارا در تخصیص منابع عامه بین ولایات فقیر و محروم کم توجهی کرده و به ولایاتی که خود و یا رهبران با نفوذ بالایشان تاثیر داشته اند منابع ملی را ناعادلانه توزیع و تخصیص داده اند که خود خیانتی به نزد خدا و ملت است.
در این پروسه ادارات هرات که تا حال نقش حوزه غرب را تا اندازه ای بازی می کند نقش بارز در حق تلفی و بی عدالتی بازی کرده اند که نمونه آن مشکلات موسسه تحصیلات عالی ولایت بادغیس با دانشگاه هرات است. دانشگاه هرات مانع رشد این موسسه تحصیلات عالی نوپا شده و از استخدام استادان بادغیسی جلوگیری و ممانعت می شد.
نتیجه گیری:
نسل جوان و تحصیلکرده ولایت بادغیس که مشکلات فراوانی را از پدران و بزرگان خویش به میراث دارند اگر از گذشته درس گرفته و با شعار تخصص، شایسته سالاری، و عقید و انگیزه در مقابل تعصب، حزب بازی، معامله گری، نفاق و قومسالاری با دید و فکر باز حرکت و همدست شوند می شود از این فرصت های بالقوه و بالفعل حداعظم استفاده را برای رفاه و زنده کردن نام نیک و پر افتخار این مرز و بوم نقش بازی کنند و و ایشان یگانه امید واقعی مردم محروم و مظلوم ولایت بادغیس شمرده می شوند.
