جلسات واکنشی در منزل سیاسیون؛ صلح با احساسات تأمین نمیشود
خبرگزاری رشد – کابل: پس از آنکه رئیس جمهور غنی در حاشیهی اجلاس داووس، حامد کرزی و داکتر عبدالله را فاقد برنامه و استراتژی مدون، در قبال جنگ و صلح افغانستان عنوان نمود، واکنش رهبران سیاسی را با محوریت آقای کرزی برانگیخت، اخیرا رهبران احزاب با تجمع در منزل یکی از سیاسیون، در واکنش به اظهارات آقای غنی تجمع نمودند.
یکی از مباحث آنان تمرکز بر مشروعیت وزارت صلح و شورای عالی صلح بوده است که به باور آنان شورای عالی صلح صلاحیت تنظیم امور مربوط به صلح و گفتگوهای بین المللی در این قبال را دارد؛ در حالیکه چندی پیش به هدف انسجام بهتر در این پروسه و جبران کم کاریهای شورای عالی صلح، رئیس جمهور غنی حکم تأسیس وزارت صلح را صادر نموده و تمام صلاحیتهای پیشبرد آن را به این وزارت مشروعیت بخشید، از زاویه حقوقی آن نیز اگر به موضوع بنگریم، صلاحیت لغو و یا تأسیس نهادهای دولتی با امضاء رئیس جمهور مشروعیت مییابد هیچ شخص و فرد دیگری صلاحیت لغو و یا تأسیس نهادهای دولتی را ندارند.
این در حالیست که شورای عالی از بدو تأسیس آن تا کنون، هیچگونه دستاوردی در مسئلهی صلح نداشته است و اکثرا به دلیل عدم کارایی آن با واکنش تندی از سوی شهروندان کشور مواجه گردیده است که مردم افغانستان به صورت متواتر خواهان لغو این شورا بوده اند، اساسا اگر به مسئلهی صلح افغانستان در یکسال اخیر نیمنگاهی بیندازیم دستخوش تحولات گوناگونی بوده است که کمترین آن باج دهی مشروعیت به طالبان و گرانترین آن توافق به تغییر نظام و واگذاری قدرت به این گروه بوده است.
در چندین مورد مذاکراتی که رهبران سیاسی در مسکو و دوحه با نمایندگان طالبان انجام دادند، دستاورد آن چیزی جز باج دهی و مشروعیت بخشیدن به این گروه ثمرهی به نظام و ارزشهای مردم افغانستان در قبال نداشت، در مذاکرات مسکو که رهبران سیاسی بار دوم به دعوت طالبان حاضر شدند، نمایندگان این گروه، آنان را با تحقیر و توهین به سوی افغانستان بدرقه نمودند که سرخوردگی شان در تصاویر نشر شده از چهرههای شان برجسته و هویدا بود.
بنا بر این؛ صلح با طرح و برنامهی استراتژیک تأمین میگردد که در آن، ملحوظات فرهنگی و جغرافیای زیست محیطی با حفظ دستاوردهای جدید نیز در نظر گرفته شود، واکنش در برابر طرحهای رئیس جمهور توأم با رفتارهای احساساتی، نه تنها که ره بجایی نمیبرد؛ بلکه ضعف خرد و درایت سیاسی آنان را در معرض افکار عمومی به نمایش میگذارد، در معادلات سیاسی معمولا اشخاصی از خود عملکرد واکنشی نشان میدهند که دچار ضعف و کاستیهای دانش سیاسی است.
لذا صلح فقط از مجرای دولت افغانستان قابل تحقق است نه از مجاری دیگر، دولت به عنوان یک نهاد مشروع ملی و بین المللی صلاحیت لغو و یا انعقاد هر نوع توافقنامه و معاهدات را دارا میباشد که اشخاص غیر، در چنین حالات دچار خلأ مشروعیتی میباشند؛ بنا بر این، اگر سیاسیون افغانستان واقعا خواهان صلح و ثبات پایدار در کشور میباشند، باید در طول دولت، و در هماهنگی با مقامات، از طرح صلح دولت حمایت نمایند، نه اینکه به هدف دستیابی به قدرت، گوشهی به طالبان دوخته باشند تا از مجرای آنان منافع شان تأمین گردد، طالب و مفکوره طالبانی طی بیست سال اخیر، چهره واقعی خود را به مردم افغانستان نشان دادند که پا بند به هیچ اصول و اعتقادات نیستند؛ بلکه جهت ایجاد رعب و وحشت به انواع قتل و کشتار فجیع دست میزنند؛ لذا تبانی با این گروه، جز ذلت و خواری نتیجهی دلخواه به هیچکسی نخواهد داشت.