زندگی دختران دانشجو که از ولایات به کابل آمده بودند اکنون مرگ بار شده است
در گوشهای دورافتاده در حومهی غربی شهر کابل، خانهی خاکی و رنگورورفتهای از دهها دختر دانشجوی بیخانمان پذیرایی میکند. دخترانی که در حاکمیت طالبان رویاهای بزرگ و سهم کوچکی از زندگیشان دارند. آنان هر کدام از ولایتی به کابل آمدهاند تا در این شهر درس بخوانند و در راستای پیشرفت جامعه، چرخ زندگی زنان را نیز در حرکت آورند.
اما فروپاشی نظام جمهوری و محدودیتهای طالبان به این هدف سایه انداخته و آنان را تحت فشار شدید روانی قرار داده است. فشارهایی که آنان را تا سرحد بیزاری از زندگی رسانده است.
یک کارمند مددرسان از «بنیاد خیره قطره» که به این دختران کمک میکند و نمیخواهد نامی از او گرفته شود، میگوید: «وضع دختران دانشجو بسیار رنجآور است. آنان سالها برای ادامهی تحصیل زحمت کشیدهاند. با انواع مختلف مشکلات مبارزه کرده و از ولایتها برای تحصیل به کابل آمدهاند و اکنون در میان محدودیتهای طالبان ماندهاند.»
او از یک شب خزانی میگوید که با مواجهشدن با چند دختر دانشجوی دانشگاه کابل در وضع دشواری قرار گرفته است. «تاریخ دقیقاش را یاد من نیست، اما بعد از اعمال ممنوعیت آموزشی، یکی از شبهای خزانی با چند دختری مواجه شدم که مورد خشونت روانی و اجتماعی قرار گرفته بودند. دخترانی که از لیلیه دانشگاه کابل اخراج شده بودند. تا ناوقت روز دنبال مکانی گشته و از همصنفیهایشان کمک خواسته بودند، اما کسی به آنان کمک نکرده بودند.»
او ادامه میدهد که آن دختران را در اتاقی جا داده که امکانات آن تنها یک فرش بوده است. «مکانی لوکس نبود. تنها یک سرپناه بود. با این وجود برای آنان بسیار خوشحالکننده بود. یکی از آنان به من گفت در شرایطی که حتا برادر به برادر دست یاری نمیداد، تو دست ما را گرفتی و باعث شدی که یک بار دیگر در دورترین نقطههای افغانستان در انزوا قرار نگیریم و درسهای آنلاین مان را ادامه بدهیم.»
خوابگاه مخفی
در خزان ۱۴۰۱ کارمندان بنیاد خیره قطره تصمیم گرفتند که با ایجاد مرکز آموزشی زیرزمینی، مستقیما از روند آموزش دختران دانشآموز حمایت کنند. بعد از هفتهها سرگردانی تعمیری کاهگلی هشت اتاقهای را در حومههای غربی شهر کابل کرایه گرفتند تا در آن مکتب مخفی راهاندازی کنند.
اما پیشتر از آنکه مکتبی تشکیل شود، تعمیر تبدیل به خوابگاه مخفی برای دهها دانشجوی دختر شد. دخترانی که هر کدام از ولایتی برای گذراندن دورهی تحصیلی به کابل آمدهاند و میخواستند به هر ترتیب ممکن درس بخوانند، اما مکانی برای بودوباش نداشتند. خانوادهها نیز نمیتوانستند به دخترانشان کمک کنند.
مریم عطایی، رییس بنیاد قطره و ایجادکنندهی این خوابگاه مخفی میگوید که در مقابل بازماندن دختران دانشآموز بیتفاوت بوده نتوانسته و تصمیم گرفته است که یک مرکز آموزش مخفی راهاندازی کند. خانم عطایی گفت: «تعمیری پیدا کردیم و از دوست و آشنا خواستیم که برای آن فرش بدهند و همینطور هم شد، اما بعدا این تصمیم تغییر کرد.» خانم عطایی توضیح میدهد که همزمان با این تصمیم ممنوعیتهای طالبان برای زنان تشدید و تحصیل زنان در دانشگاهها نیز متوقف شد.
در ۲۹ قوس سال گذشته طالبان با صدور فرمانی، حق آموزش زنان را در افغانستان بهگونهی کامل به حالت تعلیق درآورند. این گروه از تمامی نهادهای آموزشی خواستند تا اطلاع بعدی از ورود دختران دانشآموز و دانشجو در مکانهای آموزشی جلوگیری کنند. یک روز پس از این تصمیم، شهرها به حالت نظامی درآمد. صدها جنگجوی طالبان به دروازههای نهادهای آموزشی هجوم بردند و مراکز آموزشی خصوصی را نیز بهروی دختران مسدود کردند. افزون به این، در شهر کابل جنگجویان طالب به محل اقامت دختران دانشجو هجوم بردند. آنان دختران دانشجو را وادار کردند که محل اقامت شان (خوابگاههای دخترانهی دولتی و خصوصی) را ترک کنند.
خانم عطایی میگوید که بعد از اعلام ممنوعیت آموزشی برای دختران کسی حتا به دختران دانشجو اتاق نمیداد. صاحبان خانه به آنان میگفتند که به «دختران تنها» خانه نمیدهند. خانوادهها نیز بهدلیل فقر نمیتوانستند که به شهر بیایند و در کنار دخترانشان باشند. او افزود: «در آن زمان دخترانی برنامههای آموزش آنلاین داشتند و میخواستند ادامه بدهند، اما جا نداشتند. متأسفانه ما هم که میخواستیم کمک کنیم نیز با عین مشکل مواجه شدیم. آخر تعمیری که همکاران ما آن را گرفته بود، را بدون امکانات رفاهی در اختیار دانشجویان دختر قرار دادیم. ما باور داریم که این دختران از این دشواریها عبور میکنند و روزی بهعنوان افراد اثرگذار به اجتماع باز میگردند.»
خانم عطایی اضافه میکند که بهخاطر این کار تحت فشار روحی و روانی نیز قرار گرفته است. «کرایهی این خانه فقط بهخاطری که دختران دانشجو در آن حضور دارند بلندتر است. اضافه به این، چهار ماه هر روز با این ترس گذشت که مبادا این مکان کشف شود و مشکلی برای دختران ایجاد شود.»
چرا مردم به دختران اتاق نمیدهند؟
پیش از اعمال ممنوعیت آموزشی برای زنان، طالبان از راهنماییهای معاملات در شهر کابل و صاحبان خانهها خواسته بودند که مشخصات مستأجرها را ثبت کنند و به زنان تنها خانه به کرایه ندهند.
بنابر گفتهی دانشجویان دختر، اعمال ممنوعیت آموزشی با گسترش اعتراضات خیابانی به همراه بود. در پی آن موجی از بازداشت معترضان سبب ایجاد ترس برای عموم شده بود و مردم از ترس اینکه مبادا به «درد سر» بیفتند به دختران تنها خانه نمیدادند.
افزون به این، دختران دانشجو بهدلیل اعمال محدودیت سفر برای زنان، به خانههایشان بازگشته نمیتوانستند و فقر اقتصادی نیز اجازه نمیداد که خانوادهها با دخترانشان یکجا شوند. همکار بنیاد قطره که خود دانشجو است و با برادرش در شهر کابل زندگی میکند، نیز این مشکلات را تجربه کرده است. او میگوید: «بعد از آنکه لیلیهی دانشگاه کابل و دیگر لیلیهها را بستند، شماری از داشجویان به خانهی اقوامشان پناه بردند، آن شماری که قومی نداشتند، بیپناه بودند. مردم نیز فکر میکردند که دختران غیرقابل کنترل اند و مسئولیت دارند. به این دلیل به آنان خانه نمیدادند.»
آموزش آنلاین
در طول نزدیک به دو سال گذشته فعالان آموزشی و مهاجران اهل افغانستان با راهاندازی مکاتب مخفی و آنلاین تلاش کردهاند که از روند آموزشی دختران حمایت کنند. اکنون دهها مکتب برای دختران دانشآموز بهگونهی آنلاین خدمات آموزشی ارائه میکنند. شماری از رسانهها نیز بهمنظور حمایت از روند آموزش دختران، به ارائهی برنامههای آموزشی برای دانشآموزان رو آوردهاند. از این جمله میتوان از تلویزیون خصوصی تمدن و پلاتفرم بیبیسی نام برد.
کشورهای زیادی برای حمایت از روند آموزش زنان بورسیههای آموزشی رایگان در نظر گرفتهاند و یک دانشگاه آنلاین نیز تأسیس شده است. با این وجود، فرصتهای آموزشی از راه دور فراگیر نیست و تنها در بزرگشهرها قابل دسترس است. نبود برق و درستنبودن خدمات شبکههای مخابراتی و انترنت ضعیف از عواملی اند که دختران در ولایتها از فرصتهای آموزشی درسهای غیرحضوری محروم ماندهاند.
با این وجود، شماری از دختران دانشجو و دانشآموز که میخواهند این محرومیتها و ممنوعیتها را دور بزنند، به شهر کابل آمده یا در همین شهر ماندهاند.
بنیاد قطره در کابل برای شماری از این دختران مکان بودوباش تهیه کرده است. مریم عطایی، رییس این بنیاد میگوید که ممنوعیتها و محدودیتهای طالبان بهشدت هزینههای زندگی و آسیبپذیری زنان و دختران، بهویژه زنان و دختران بدون سرپرست را افزایش داده است. عطایی افزود: «حتا نهادهایی که برای این زنان کمک میکنند، تحت فشار قرار دارند.»
بنیاد قطره
جنگها و تنشهای سیاسی، نبود زمینهی کار، تغییرات اقلیمی، بحرانهای اجتماعی و اقتصادی سبب شده است که شهروندان زیادی از کشور مهاجر شوند.
مهاجران تلاش کردهاند خانوادههایشان را در بحرانها حمایت کنند. شماری از این مهاجران فراتر از خانواده با تشکیل نهاد خیریه تلاش کردهاند که به عموم کمک کنند. یکی از این نهادها بنیاد خیریه قطره است.
شماری از مهاجران افغانستانی مقیم انگلستان این بنیاد را در سال ۲۰۱۸ ایجاد کرده و به ثبت رساندهاند. مریم عطایی که این بنیاد را مدیریت میکند، میگوید که مهاجران بنیاد قطره را به این امید ایجاد کردند که بتوانند از طریق این نهاد بهگونهی رسمی زنان بدون سرپرست و آسیبپذیر را بهصورت دوامدار کمک کنند تا آنان بتوانند به خودکفایی برسند.
عطایی میافزاید: «در آن زمان، تنها مشکل زنان و خانوادهها فقر بود. زنان و دختران خانوادههای بدون سرپرست بهدلیل فقر مجبور میشدند که روند آموزش را رها کنند و به تأمین مواد غذایی بیاندیشند. ما برای آنان مواد غذایی تهیه و از روند آموزش دخترانشان نظارت میکردیم.»
بنیاد قطره که تا پیش از این در قسمت تهیهی مواد درسی برای دانشآموزان در مناطق دوردست و تهیهی مواد غذایی به خانوادههای نیازمند کار میکرد، اکنون برای ۷۰ دختر دانشجو سرپناه داده و زمینهی حرفهآموزی را برای ۹۰ نفر دیگر فراهم کرده است.
افزون به این، بنیاد قطره از صنفهای آموزش آنلاین نیز حمایت میکند. بهگفتهی عطایی، با فروپاشی حکومت بدست طالبان، مشکلات زنان در افغانستان پیچده شده است. «حالا وضع بسیار متفاوت است. دختران و زنان از حقوقشان محروم و فقر بسیار گسترده است. در چنین وضع ما فوریترین نیازها را در نظر میگیریم.»