اجتماعیافغانستان

سنی سازی پیروان شیعه اسماعیلیه توسط طالبان

دست‌کم دو نوار تصویری چنددقیقه‌ای و چندین تصاویر از تجمع تعدادی از افراد -که مسئولان محلی طالبان در ولسوالی اشکاشم ولایت بدخشان نیز در آن حضور دارند- در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های افغانستان دست‌بدست می‌شود که در آن شوروشوق از فرد تازه‌ مسلمان‌شده به نمایش گذاشته شده است. در این ویدیوها تعدادی با هلهله و شادی فردی را به اصطلاح خودشان با جاری‌نمودن «کلمه‌ی شهادت» به زبان او، مسلمان می‌سازند. مراسم و مناسکی که در این ویدیوها دیده می‌شود دقیقا همانند مراسم‌های است که علمای اسلامی برای کسانی برگزار می‌نمایند که جدیدا به اسلام گرویده باشند.
از همه جالب و مهم‌تر آنچه در این ویدیوها دیده می‌شود، شوق وصف‌ناپذیر اشتراک‌کنندگان در این مراسم و هلهله‌ی‌شان در جریان به زبان‌آوردن «کلمه‌ی شهادت» این فرد است. همه با ختم کلماتی که از جانب یک فرد (ملا) برای تکرار به زبان آورده می‌شود، از شوق نعره‌ی تکبر سر می‌دهند.

اصل ماجرا چیست؟
اطلاعات دقیق و دست اول در اختیار نگارنده نیست، آما با مشاهده‌ی ویدیوهای موجود و گزارش رسانه‌های معتبر محلی و شبکه‌های اجتماعی چنین استنباد می‌گردد که یک مرد، که گفته می‌شود قبلا پیرو مذهب شیعه‌ی اسماعیلیه و باشنده‌ی ولسوالی اشکاشم ولایت بدخشان است، به‌دلیل عدم دریافت کمک از جانب مرکز حمایت از اسماعیلیان در این ولایت به مذهب اهل سنت گرویده است. تا این‌جای کار موضوع نگران‌کننده‌ی نیست. هر انسان حق دارد به هر دین و مذهبی که علاقه‌مند است گرویده یا از آن خارج شود. اگرچند خارج‌شدن از دین اسلام بر اساس احکام موجود، ارتداد دانسته شده و مستوجب مجازات شدید است. اما کسانی که از سایر ادیان به دین اسلام ایمان بیاورند، مورد استقبال قرار گرفته و ادعای علمای دینی در اسلام این است که فرد یا افراد گرویده به اسلام، مسیر حق را یافته و از جانب خداوند هدایت به راه راست شده‌اند.
ایا واقعا می‌توان به این اکتفا کرد؟ آنچه سابقه‌ی رفتاری و تفکر طالبان به ما می‌گوید، این اقدام نمی‌تواند یک اقدام عادی تغییر مذهب دانسته شود. بلکه این در واقع تداوم سرکوب پیروان سایر مذاهب، حتا مذاهب اسلامی خارج از دایره‌ی اهل سنت آن‌هم با تعریف شدیدا افراطی دیوبندی و وهابی می‌باشد. تفکر غالب در میان طالبان این است که پیروان مذهب شیعه (جعفری، اسماعیلی، زیدیه) از دایره‌ی اسلام خارج و باید همانند کفار با آنان رفتار شود. با آن‌که طالبان بارها تأکید بر احترام عقاید پیروان شیعه در افغانستان داشته، ولی این در حد حرف باقی مانده اما در عمل به‌طور تمام‌قد در زمینه‌ی سرکوب باورهای مذهبی شیعه اقدام نموده‌اند. طالبان آموزش فقه شیعه-جعفری را در دانشگاه‌های افغانستان متوقف ساختند، قانون احوال شخصیه‌ی شیعیان و زمینه‌های محاکم مرتبط را لغو نمودند، محدودیت‌های جدی بر برگزاری مراسم‌های مذهبی، از جمله در ماه محرم اعمال نموده تا حدی که عزاداران را سرکوب، علائم و نشانه‌های مربوط به این مراسم‌ را از سطح شهرها جمع و حتا به‌گفته‌ی یکی از رهبران سیاسی، زیرپا نموده‌اند.
بر اساس گزارش رسانه‌ها، طالبان در تعدادی از ولسوالی‌های ولایت بدخشان که تعداد قابل توجه پیروان مذهب شیعه‌ی اسماعیلیه زندگی می‌نمایند، به‌طور اجبار جماعت‌خانه‌ها (محل عبادت پیروان مذهب شیعه‌ی اسماعیلیه) را به مسجد مطابق به شرایط و معیارهای اهل سنت تبدیل نموده و اطفال آنان را به‌طور اجبار آموزش‌های مذهبی سنی-حنفی می‌دهند.
بر اساس صدای منسوب به یکی از اعضای محلی طالبان در ولسوالی اشکاشم بدخشان، دیده می‌شود که طالبان به‌طور عمدی، سازمان‌یافته و اجباری در حال تغییر باورهای مذهبی پیروان مذهب اسماعیلیه در این ولسوالی هستند. این فرد در پیام صوتی‌اش که بنا به ادعای بعضی از رسانه‌ها، به مقام‌های مرکزی طالبان در کابل فرستاده شده، باشندگان این محل را به‌دلیل باورشان به مذهب شیعه‌ی اسماعیلیه مشرک و کافر دانسته و به کمال افتخار می‌گوید تا به حال توانسته چهار جماعت‌خانه‌ی (گل‌دره، اوساس، قادری و صیاد) را به مسجد (مطابق به مذهب سنی-حنفی) تبدیل نماید.
طرز دید و برخورد علنی طالبان با پیروان مذهب شیعه‌ی اسماعیلیه، به‌ویژه در ولایت بدخشان تاز‌گی ندارد. مدتی قبل نیز مسئولان محلی طالبان با صدور مکتوب رسمی، ازدواج پیروان اهل سنت با پیروان شیعه‌ی اسماعیلیه را خلاف شرع دانسته و ممنوع اعلام نمودند. اگرچند در آن نامه دلیل واضح درج نگردیده بود، ولی قراین نشان می‌دهد که این تصمیم بر اساس تفکر غالب مبنی بر نامسلمان‌بودن پیروان این مذهب در میان تفکر طالبانی می‌باشد.
با توجه به آنچه به‌طور مختصر در فوق تذکر یافت، آنچه که باعث شده فرد را مجبور نماید تا از مذهب شیعه‌ی اسماعیلی تغییر فکر داده و پیرو مذهب سنی-حنفی شود، فراتر از موضوع دریافت کمک از مرکز حمایت اسماعیلیان می‌تواند باشد.

فهم مختصر از مذهب اسماعیلیه و پیروان آن در افغانستان
مذهب اسماعیلیه یکی از شاخه‌های مهم تشیع است که پس از وفات «امام» جعفر صادق پدیدار شد. پیروان این مذهب، اسماعیل، فرزند بزرگ جعفر صادق را برخلاف شیعیان جعفری که به امامت موسی کاظم، یکی دیگر از فرزندان وی گرویدند، برگزیدند و اکنون چهل‌ونهمین امام از آن سلسله‌ی تباری به‌نام شاهزاده کریم آقاخان دارند. این مذهب در امتداد تاریخ، به یک آیین مجزای عرفانی و باطنی و جریان فلسفی خاص تبدیل گردیده است. این فرقه از همان آغاز در گوشه‌گوشه‌ی جهان اسلام نفوذ پیدا کرد و نقش بس مهمی در تکوین تمدن اسلامی و ایجاد میراث فسلفی، علمی و فرهنگی آن ایفا نمود.
هم‌اکنون، بنا بر اطلاعات موجود، شیعیان اسماعیلی پس از شیعیان جعفری، دومین جماعت بزرگ مسلمانان شیعی‌مذهب را تشکیل می‌دهند. امروز به‌عنوان اقلیتی مذهبی-دینی در چندین کشور آسیا، آفریقا، اروپا و امریکای شمالی پراکنده هستند. افغانستان یکی از این کشورها است و از دیرباز جمعیت قابل توجهی از اسماعیلیان در این کشور ساکن بوده‌اند.
اسماعیلیان در افغانستان مورد بی‌مهری، تبعیض، قضاوت‌های نادرست و اتهامات سنگین دینی تا سرحد شرک و کفر در انظار عمومی، حتا در میان پیروان شیعه‌ی جعفری قرار گرفته‌اند. در طول تاریخ، مصائب و آلام بی‌شماری دیده‌اند. چندین بار در کنار پیروان شیعه‌ی جعفری، بر اساس سیاست‌های رسمی حکومت‌های گذشته به اتهام کفر محکوم و به‌طور جدی سرکوب و نسل‌کشی شده‌اند؛ که می‌توان به برخورد خشمگین و نابودکننده‌ی سلطان محمود غزنوی (۳۷۷-۴۰۹ ه.ش) با اسماعیلیان غور، و همچنان سرکوب و نسل‌کشی هزاره‌ها توسط عبدالرحمان که اسماعیلیان نیز شامل آن بودند یاد نمود.
پیروان مذهب اسماعیلیه اکنون تقریبا در سراسر افغانستان به‌طور پراگنده و جمعی حضور دارند که بیشترین آنان در ولایت‌های بغلان، پروان، بامیان، سمنگان، بدخشان، تخار، کابل و نورستان با قومیت‌های مختلف وجود دارند. اما اکثریت پیروان این مذهب را از لحاظ قومی به ترتیب هزاره، تاجیک، شغنی، پامیری، سادات و نورستانی تشکیل می‌دهند.
برخلاف آنچه برعلیه پیروان مذهب اسماعیلیه و آیین‌های مذهبی‌شان تبلیغ‌ سو شده، این گروه مذهبی به وحدانیت خداوند، پیامبری محمد و قرآن به‌عنوان کتاب مقدس اسلام باور دارند؛ به تمامی اصول دین که در سایر مذاهب اسلامی نیز قابل قبول است، باور دارند.

چرا باید نگران این موضوع بود و پی‌آمد امنیتی آن چیست؟
همان‌طوری که در فوق نیز تذکر یافت، حتا در مضیق‌ترین تفسیر از احکام دینی، تغییر مذهب در میان مذاهب اسلامی مانع ندارد. با مطالعه‌ی متون تاریخی به لیست بلندبالای از افراد مشهور بر می‌خوریم که از یک مذهب اسلامی به مذهب دیگر تغییر فکر داده‌اند. اما آنچه جای نگرانی است، نامسلمان‌دانستن پیروان شیعه براساس تفکر طالبانی می‌باشد که ریشه در فتواهای علمای مشهور اهل ‌سنت، از جمله ابن تیمیه دارد. پیروان این تفکر، که در میان گروه طالبان یک تفکر غالب و اکثریت قریب به کل را تشکیل می‌دهد با شیعیان همانند کفار برخورد می‌کنند. این موضوع باوجود تلاش برای روپوشی آن از جانب رهبری این گروه، با جاری‌نمودن «کلمه‌ی طیبه» و «کلمه‌ی شهادت» که معمولا برای کسانی است که قبلا پیرو دین اسلام نباشد، به زبان این فرد اسماعیلی‌مذهب به‌صورت عریان تبارز یافت. از جانب دیگر، شورواشتیاقی که از جانب حاضران در ویدیوها دیده می‌شود، بیانگر موجودیت بستر عمیق اجتماعی مبنی بر این‌که اسماعیلیان مسلمان نیستند، در افغانستان به‌ویژه در ولایت بدخشان که اخیرا شاخه‌های سلفی و وهابی اهل سنت با رویکرد جهادگرایی دینی رشد چشم‌گیری داشته است، وجود دارد. این بستر با حمایت سیاسی و نظامی طالبان می‌تواند شدیدا زمینه‌ی زندگی مردمان شیعه‌ی اسماعیلیه و جعفری را محدود و آرامش عمومی را از آنان سلب نماید.
این اقدام به‌وضوح برای مخاطب از طریق رسانه‌های اجتماعی و باشندگان محل به‌طور حضوری می‌گوید که فرد مورد نظر تازه به اسلام گرویده و آنچه را قبلا باور داشت خارج از دایره‌ی اسلام است. این رویکرد باعث می‌شود که پیروان کم‌فهم و افراطی تفکر طالبانی به یقین برسند که شیعیان اسماعیلی کافر هستند. کافربودن و کافر معرفی‌شدن در جامعه‌ی شدیدا رادیکال اسلامی افغانستان آن‌هم با حضور رژیم طالبانی، پی‌آمد جدی در پی دارد. این رویکرد به سربازان بی‌سواد و افراطی گروه‌های تروریستی جواز کشتن، گرفتن اموال و ملکیت پیروان مذهب شیعه، به‌ویژه اسماعیلیان را می‌دهد. سربازان طالبان با روایت این‌که کشتن کافر آنان را به جنت می‌رساند تربیه شده و مأموریت اصلی خود را پاک‌نمودن زمین از وجود کفار می‌دانند. حالا تصور کنید این کفار در تیررس و کاملا بی‌دفاع وجود داشته باشند، آیا از کشتن آنان دست خواهند کشید؟ مطلقا پاسخ نه است. با توجه به رشد بی‌رویه‌ی افراط‌گرایی دینی و چندین سال جنگ بر اساس روایت جنت‌خواهی و غازی‌شدن، این رویکرد برای افراد عادی جامعه که پیرو بی‌چون‌وچرای ملاهای کم‌سواد در محلات می‌باشند نیز برای هدف قراردادن شیعیان جواز مطلق توأم با پاداش اخروی می‌دهد.
این اقدام را می‌توان از دید دیگر، اعلام رسمی کفر دسته‌جمعی پیروان مذهب شیعه، به‌ویژه شیعه‌ی اسماعیلیه دانست که از جانب رژیم طالبان تا این دم با سکوت همراهی شده است. پیروان مذهب شیعه -عمدتا هزاره- به‌دلیل این‌که فهم عمومی از شیعه‌بودن به هزاره‌بودن خلاصه می‌شود را شدیدا در معرض تهدید جدی کشتار جمعی و نسل‌کشی قرار خواهند داد، چون این اقدام آنان را به هدف مشروع برای ازبین‌بردن و تاراج تبدیل می‌کند.
این موضوع نه تنها این‌که خلاف ارزش‌های انسانی بر اساس اسناد بین‌المللی می‌باشد، بلکه به‌طور صریح مخالف احکام و سنت موجود در دین اسلام نیز است. باید در نخست سران رژیم طالبان در صورتی که به‌طور واقعی به تحمل و تساهل در میان مذاهب مختلف اسلامی باور داشته باشند (احتمال واقعی‌بودن این ادعا بسیار کم است) هرچه عاجل قبل از این‌که فاجعه‌ی انسانی بیشتر از این اتفاق بیافتد و چرخه‌ی نسل‌کشی هزاره‌ها و شیعیان تداوم یابد، دستور صریح به منع چنین اقداماتی داده و کسانی که در هر سطح بانی چنین رفتاری می‌باشد را مجازات نمایند.
جامعه‌ی جهانی نباید در مقابل این سیاست طالبانی که در واقع خلاف ماده‌ی ۱۸ اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بین‌المللی بوده و می‌تواند از مصادق واضح نسل‌کشی مطابق به ماده‌ی دوم کنوانسیون جلوگیری و مجازات نسل‌کشی و ماده‌ی ششم اساس‌نامه‌ی دیوان جزایی بین‌المللی تلقی گردد، سکوت نموده و با اعمال فشار واقعی مانع تداوم این سیاست گردند.
اطلاعات روز

برچسب ها
نرخ اسعار خارجی نرخ اسعار خارجی در بدل پول افغانی
دکمه بازگشت به بالا
بستن