فرصتسوزی بس است! قیام عمومی علیه طالبان، نسخهی ختم بحران
حکومت و مردم افغانستان، برای حسنِ نیتنشاندادن به جهانیان و گروه طالبان، تمام پیششرطهای این گروه را برایِ باز شدنِ گرهِ کورِ مذاکراتِ بینلافغانی، پذیرفت تا روزنهی امیدی بهفرداهای روشنِ صلح در افغانستان باز شود.
دولتِ جمهوری اسلامی افغانستان؛ در معیتِ مستقیمِ با مردم کشور، تمام راههای که حتی منتجشدنِ آن، به یک صلح واقعی خیلی ضعیف بود، رفت و قربانیهای کلان و ریسکهای بزرگی، در این راه نمود. از آزادیِ هزارانتن از نیروهایِ جنگی گروه طالبان تا تحمل چرخهی روزافزون خشونت و ترور و گردشِ ماشینِ کشتار این گروه در گوشه و کنار کشور .
حکومت و مردم افغانستان، برای حسنِ نیتنشاندادن به جهانیان و گروه طالبان، تمام پیششرطهای این گروه را برایِ باز شدنِ گرهِ کورِ مذاکراتِ بینلافغانی، پذیرفت تا روزنهی امیدی بهفرداهای روشنِ صلح در افغانستان باز شود.
اما؛ متاسفانه تکرویهای گروهِ طالبان، روی میز مذاکرات در قطر، نتیجهاش این شد که کلِ پروسه، به یک کُمای عمیق فرو رود که بازگرداندنِ آن کلی زمان و فرصتِ جدید میطلبد برآیندِ سه ماه گپ و گفت با طالبان، صحبتهای اخیر ملا برادر در پاکستان بود که گفت ما یکقدم از خواستههای کلانِ امارت عقبنیشنی نخواهیم کرد.
قراین و شواهد طبقهبندی شده نشان میدهد که گروه طالبان در یک سمپاتیِ مستقیم با وزارت خارجهی پاکستان برای شراکت استراتیژیک با القاعده در راستای شدت بخشیدن حملات تهاجمی، تعریف جغرافیای خشونت و ایجاد قلمرو رعب و ارهاب با ترورهای هدفمند، انفجارهای سازمانیافته و انتحاریهای وحشتناک در افغانستان میباشند تا از راه جنگ به خواستههای دیکتهشدهی شان برسند.
در چنین وضعیتی؛ رفتنِ دولت اسلامی افغانستان به میز مذاکره، خوبشبینیِ از جنس خوشبینیهای قبلی خواهد که نتیجهاش بهراه افتادنِ ماشینِ کشتار و هیولایِ دهشت گروهِ طالبان درسرتاسر کشور خواهد بود.
تنها؛ گزینهی که روی میز مردم افغانستان، وجود دارد. همانا قیامِ عمومی علیه گروه طالبان است و بایستی بسیج کلانِ مردمی، برایِ خشکاندنِ تنهی درخت ترور، دهشت و وحشت در افغانستان، شکل بگیرد و در قسمت خشکاندن ریشهی این شجرهی خبیثه بایستی با کشور پاکستان موضع قوی اتخاذ گردد.