افغانستانبرگزیده های سایتتیتر یک

نگاهی به عوامل هدر رفتن کمک‎های جامعه جهانی

دیروز نشست بروکسل با شرکت وزرای خارجه کشورهای عضو ناتو و افغانستان برگزار شد. در این نشست ینس ستولتنبرگ، سرمنشی عمومی ناتو از حمایت امنیتی، اقتصادی و سیاسی این سازمان به افغانستان سخن به میان آورد. این نشست زمینه ساز نشست وارسا است که قرار است دو ماه بعد برگزار شود که سران کشورهای عضو ناتو و افغانستان در آن شرکت خواهد کرد. نشست بروکسل در حالی برگزار شده است که افغانستان در لبه پرتگاه قرار گرفته است. وضعیت امنیتی رو به وخامت است. گروه طالبان حملات خود را گسترش داده است. اقتصاد کشور به رکود مواجه شده است. ثبات سیاسی شکننده و مشروعیت حکومت مرکزی زیر سوال رفته است. در چنین وضعیتی کمک های خارجی تنها مایه امید برای مردم افغانستان و حکومت مرکزی است. حرکت به شکل کنونی ما را به کجا خواهد رساند. از آنجایی که کمک های جامعه جهانی طولانی مدت نیست این سوال جدی و بنیادی است؟ در نوشتار کنونی سعی می کنم این مسئله را مورد بررسی قرار دهم.

از آغاز حملات ایالات متحده آمریکا و کشورهای عضو ناتو به افغانستان و سقوط امارت اسلامی طالبان افغانستان همواره در محراق توجه جامعه جهانی بوده است. کشورهای عضو ناتو میلیارد ها دالر به افغانستان کمک نمودند. با وجود کمک های جامعه جهانی اما، افغانستان تقریبا دست نخورده باقی مانده است. اگر چه دست آورد های یک و نیم دهه گذشته را نمی توان انکار کرد با این حال در وضعیت کنونی همه چیز شکننده است. وضعیت به گونه ‎ای است که دستاوردهای یک و نیم دهه گذشته در خطر جدی قرار دارد. اگر کمک های بین المللی به افغانستان ادامه یابد بعید به نظر می رسد که در افغانستان تغییر بنیادی و جدی اتفاق بیافتد. زیرا، ما با چند مشکل جدی مواجهیم که کمک های جامعه جهانی یا هدر می رود و یا وجود گروه های شورشی باعث می شود که کمک ها تغییری در وضعیت به وجود نیاورد.

جامعه جهانی یک و نیم دهه به افغانستان کمک نمود اما، کمک ها هدر رفت. هدر رفتن کمک ها ریشه در چند مسئله دارد. فساد یکی از مهمترین و اساسی ترین عامل برای هدر رفتن کمک های جامعه جهانی در افغانستان بوده است. کشور های کمک کننده به افغانستان با وجود درک این مسئله و گوشزد نمودن آن به حکومت افغانستان اما، حکومت قابل به مبارزه جدی برای کاهش فساد نبوده است. تا این جای کار، حکومت افغانستان چندین بار متعهد به مبارزه جدی به فساد شده است. اولین بار، در سال ۲۰۰۳ میلادی در نشست توکیو متعهد به مبارزه با فساد شد. در نشست واشنگتن و لندن نیز حکومت در حضور سران کشورهای کمک کننده تعهد سپرد که با فساد به شکل گسترده مبارزه می کند. تا کنون اما، فساد در ادارات دولتی کاهش نیافته است بلکه چند لایه شده است. به دیگر سخن، نهاد های که حکومت افغانستان برای از بین بردن و کاهش فساد ایجاد نموده است منجر به پیچیدگی و چند لایه شدن فساد شده است.

حکومت رئیس جمهور غنی در آغاز اقدامات جدی برای مبارزه با فساد روی دست گرفت. قضیه کابل بانک را یکبار دیگر روی میز آورد. اما، گذشت زمان نشان داد که رفتارهای رئیس جمهور بیش از آن که جدی و بنیادی باشد بیشتر نمایشی و برای جلب افکار عمومی و کسب مشروعیت از مردم است. به همین خاطر، با گذشت زمان ما کمتر شاهد اقدامات و رفتارهای روزهای نخست رئیس جمهور می باشیم. بنابراین، اکنون روند مبارزه با فساد در حکومت رئیس جمهور غنی همانند روند مبارزه با فساد در حکومت رئیس جمهور کرزی شده است. در آینده نیز کمک های که صورت خواهد گرفت بعید به نظر می رسد که به صورت درست استفاده شود.

در یک و نیم دهه گذشته، کمک های جامعه جهانی به مناطق از کشور بیشتر تخصیص یافت که گروه های شورشی حضور قدرتمند داشتند. جهت دهی پروژه ها در مناطق ناامن براساس این تئوری صورت پذیرفت که دگرگونی و بازسازی مناطق ناامن منجر به صلح و کاهش خشونت می شود. یک و نیم دهه گذشته نشان داد که این تئوری جوابگو نیست. کمک ها به مناطق ناامن منجر به صلح نشده است بلکه باعث محبوبیت بیشتر گروه های شورشی شده است. در یک گزارش که روزنامه نیویورک تایمز منتشر نمود آمده بود که کمک های جامعه جهانی به افغانستان و جهت دهی آن به مناطق ناامن منجر به محبوبیت گروه طالبان شده است. زیرا، مردم فکر می کرده است که بدون اجازه طالبان اجرای پروژه ها ممکن نبوده است.

در مناطق ناامن که منابع اقتصادی و مالی بیشتری اختصاص داده شده بود و تمرکز اصلی برنامه بازسازی بود از سوی گروه طالبان به چالش کشیده شد. از طرف که پروژه های اجرایی می شد و از طرف دیگر، گروه طالبان اقدام به ویرانی آن می کرد. این مسئله عامل دیگر در هدر رفتن کمک ها است. این در حالی است که مناطق امن کشور دست نخورده باقی مانده است و هیچ کار بنیادی صورت نگرفته است. تا هنوز رویکرد کمک اقتصادی و مالی بیشتر به مناطق ناامن وجود دارد. بنابراین، بعید به نظر می رسد که کمک های جامعه جهانی در آینده بتواند تحول جدی به بار آورد.

کشت تریاک با قدرتمند شدن گروه طالبان پیوند عمیق دارد. براساس مطالعات صورت گرفته، گروه طالبان بیش از ۴۰ درصد نیازهای مالی و اقتصادی خود را کشت، فروش و قاچاق مواد مخدر به دست می آورد. این در حالی است که مبارزه با کشت و قاچاق مواد مخدر عملا به بن بست مواجه شده است. یک و نیم دهه گذشته مبارزه با کشت تریاک و قاچاق آن ره به جایی نبرده است و افغانستان همچنان بیشترین مواد مخدر دنیا را تولید می کند. گروه طالبان و دیگر گروه های شورشی همچنان از کشت و قاچاق مواد مخدر سود می برد و به حیات خود ادامه می دهد. از این جهت، می توان گفت که تا زمانی که کشت و قاچاق مواد مخدر وجود دارد گروه طالبان و دیگر گروه های شورشی وجود خواهد داشت و در طرف دیگر کمک های جامعه جهانی هدر خواهد رفت.

مسئله این نیست که کشورهای کمک کننده دیگر به افغانستان کمک ننماید بلکه مسئله این است که چگونه می توان عامل هدر رفتن کمک ها را از میان برداشت. چگونه می توان فساد را از بین برد و یا کاهش داد. چگونه می توان گروه طالبان را وادار به مذاکره و گفتگو نمود و یا آن چنان سرکوب نمود که قادر به ایستادن دوباره نباشد و در نهایت اینکه چگونه می توان از کشت و قاچاق مواد مخدر جلوگیری کرد. کشورهای کمک کننده در کنار اینکه افغانستان حمایت امنیتی، اقتصادی و سیاسی می نماید لازم است که توجهی به این موارد نیز داشته باشد تا کمک های آن ها منجر به تحول و دگرگونی در افغانستان شود.

 

نرخ اسعار خارجی نرخ اسعار خارجی در بدل پول افغانی
دکمه بازگشت به بالا
بستن