افغانستانبرگزیده های سایتتحلیلتیتر یک

لمپن های امارت خواه از مردم چه می خواهند؟

آغاز مذاکرات صلح و پیش رفت نسبی این روند، در ذات خود قابل قدر و مورد حمایت اجماع ملی و منطقوی است و هیچ جریان سیاسی و غیر سیاسی در داخل و خارج افغانستان با آن مخالفت ندارند.

اما آنچه مهم است مصادیق رسیدن به این روند می باشد که با پرداخت چه مقدار هزینه و بها، تحقق این امر دست نیافتنی امکان پذیر خواهد شد. با اینکه تا کنون هفت بار مذاکرات صلح میان نماینده گان آمریکا و طالبان صورت گرفته است و سومین بار است که نشست بین الافغانی نیز در این راستا ترتیب شده است، آنچه مهم است باز دهی و نتایج این نشست های مکرر است.

مردم افغانستان خسته از جنگ و وحشت آفرینی صلح را همیشه بر خشونت ترجیح داده اند و بارها عملا ثابت ساخته اند که هر گروه درگیر جنگ اگر به زندگی شهروندی رو بیاورند با تمام مشکلات گذشته شان که کشور و مردم از ناحیه آنان متضرر گردیده اند قابل بخشش است، در صورتی که صلح پایدار و دائمی در افغانستان برقرار گردد.

شاهد مثال زنده این است که وقتی آقای حکمتیار مجبور به صلح شد، مردم افغانستان با چشم پوشی از تمام سوابق گذشته ایشان، ساز مخالفت سر ندادند و او را به سان یک شهروند در کنار خود پذیرفتند.

با اینکه ما شاهد هستیم با پیوستن ایشان در بدنه دولت، هیچ تغییر ملموس و قابل ملاحظه ی در حفظ ثبات و آرامش مردم به ارمغان نداشت و حیطه ی وسیع نا امنی ها هر روزه بیشتر از قبل دنر سراسر کشور از مردم ما قربانی می گیرد؛ اما چون نفس قضیه صلح خواهی، برای مردم افغانستان خوشایند است با درک از این مسائل در قبال زندگی مدنی حکمتیار ساز مخالفت سر ندادند.

اکنون که مسئله ی صلح با طالبان با شدت تمام جریان دارد و در این راستا اجماع گوناگون در سطح ملی و بین المللی در حال شکل گیری است که برایند به یک نقطه ختم می شود و آن هم این است که صلح باید برقرار شود و نیروهای بین المللی نیز افغانستان را ترک کنند، لذا آنچه که ما به عنوان شاهد رسانه ی این قضیه هستیم، هر چه این مسئله جدی تر می شود، طالبان خود را یک سر و گردن بالاتر از دیگران می گیرند.

به همین ملحوظ، صلح یک امر محتوم است یا هم در حال حاضر و یا با مقداری تأخیر تحقق پذیر است و این گروه نمی تواند مادام العمری در برابر کشور و مردم افغانستان بجنگد، به همین دلیل نمایندگانی که از جانب مردم افغانستان با این گروه وارد مذاکره میشوند باید ضمن ترسیم خطوط اساسی منافع ملی، به آنان با صراحت گوشزد کنند که رعایت این خطوط از خواسته های برحق مردم افغانستان است و ما با در نظرداشت پاسبانی از این ارزش ها و دستاوردهای ملی با شما وارد دائره مذاکره می شویم، نقشه ی راه صلح را که لویه جرگه مشورتی تصویب کرد و با صدور یک قطعنامه چند ماده ی آن را اعلام نمود از خواسته های اساسی مردم افغانستان است.

نماینده گان نشست های بین الافغانی نباید بگذارند که این گروه وانس و امتیاز بیشتر را صرفا برای خود بخواهند؛ بلکه با قاطعیت از خواسته های مردم افغانستان حمایت کنند. همه می دانیم دولت افغانستان برخواسته از اراده مردم این سرزمین است و پذیرش نظام موجود، با رضایت خاطر مردم گره خورده است و با تمام مشکلات و چالش های داخلی، دولت افغانستان مورد حمایت مردم است و پایگاه اجتماعی مستحکمی دارد، بر خلاف، طالبان یک گروه افراطی تند رو است که با اتکا به میله ی تفنگ و ایجاد ارعاب و وحشت در بخشی از قصبات افغانستان به هراس افگنی مبادرت می روزند.

حاکمیت این گروه را در در زمانی که بیش از نود فیصد خاک افغانستان را در اختیار داشت نیز شاهد بودیم. در دوران حاکمیت شان نیز از هیچ جنایت و خیانتی دریغ نکردند، داکتر نجیب الله رئیس جمهور اسبق را کشتند، بت بامیان که عمده ترین میراث تاریخی – فرهنگی مردم افغانستان بود توسط همین لمپن های عمامه به سر، تخریب گردید.

طلای باختری که پشتوانه پولی افغانستان در بانک ملی بود نیز مورد تاخت تاز قرار گرفت تا آن را نیز به پاکستان انتقال بدهند و افغانستان را ضرب صفر بسازند که خوشبختانه این خزانه ملی از مصئونیت بالایی برخور دار بود و با تمام تلاش ها نتوانستند به آن دست یابند. بر علاوه سائر موارد که قتل و قتال شان از آن زمان تا کنون در برابر مردم افغانستان جریان دارد و تقریبا هر روزه از مردم ما قربانی می¬گیرند.

همه ی این خیانت های عمده را در قبال افغانستان مرتکب شدند و اکنون در مذاکرات صلح نیز چشم داشت برتری طلبی دارند، آنچه در قطعنامه اخیر نشست بین الافغانی قطر صادر شده بود، در یکی از ماده های آن، واژه ی « دولت اسلامی» درج گردیده بود که مردم افغانستان خواهان چنین دولتی اند، در این که جای شک نیست مردم افغانستان دولت اسلامی می خواهند و اکنون نیز تحت حاکمیت دولت اسلامی زندگی می کنند، قانون اساسی دین دولت را اسلام تعریف کرده و حاکمیت کنونی افغانستان را « دولت جمهوری اسلامی » اعلان داشته است، لذا نماینده گانی که از طرف مردم افغانستان در این نشست اشتراک کرده بودند باید تکلیف واژه ی « اسلامی» را با آنان مشخص نموده و گوشزد می کردند که نظام موجود نیز اسلامی است، اگر منظور آنان نظام اسلامی مبتنی بر قرائت طالبانی باشد، چنین نظام هیچگاه از سوی مردم افغانستان پذیرفتنی نیست.

آنچنان که از سر و وضع اشتراک کننده گان طالبان در نشست های مشاهده می گردد، آنان در آسایش و آرامش کاملا بدون دغدغه به سر میبرند، شیوه لباس پوشیدن و چهره های شان کاملا گویای این است که آنان هیچگاه زحمت و رنج جنگ را متحمل نشده اند، بلکه با تکیه کردن به استخبارات پاکستانی، یک تعداد فرزندان مردم را به جنگ علیه میفرستند و خود شان در آسایش و آرامش امتیاز گیری به سر می برند، لذا این لمپن ها باید بدانند که مردم افغانستان آن مردم بیست سال پیش نیست که به هر ساز آنان برقصند سطح خرد و آگاهی جمعی، نسبت به هر زمان دیگر فزونی یافته است، خیانت پیشگی آنان در قبال تخریب زیر بناها و کشتار مردم بی گناه افغانستان هیچگاه از ذهن نخواهد رفت، همین که این مردم آماده پذیرفتن آنان در بدنه دولت است باید شکر بکشند، امتیاز طلبی بیشتر از آن، لقمه ی بزرگتر از دهان است که آنان را دچار مشکل خواهد ساخت، با جمع موارد یاد شده در نتیجه گیری میتوانیم بگوییم که این گروه با تمام جنایات شان تا کنون خون مردم را مکیده است؛ اما اکنون تصمیم دارند که استخوان مردم را نیز بجوند، بنا بر این، طالبان باید بدانند که طی هجده سال جنگ و درگیری، مردم افغانستان نظام را با خون خود حفظ کردند و اکنون نیز آماده حفاظت از آن هستند و به هیچ قیمتی آن را از دست نخواهند داد؛ لذا بهتر است که رویای امارت خواهی شان را با خود به گور ببرند.

برچسب ها
نرخ اسعار خارجی نرخ اسعار خارجی در بدل پول افغانی
دکمه بازگشت به بالا
بستن