تیتر یکمصاحبه

مصاحبه اختصاصی با سید حسین عالمی بلخی وزیر امور مهاجرین و عودت‌کننده‌گان

قبلا مهاجرین مشکلات زیادی آنجا داشتند، مثلا سیمکارت گرفته نمی‌توانستند، حسابات بانکی ایجاد نمی‌توانستند و خیلی محدودیت‌های دیگری که برداشته شد و مشکلات کاهش پیدا کرد.

مصاحبه اختصاصی با سید حسین عالمی بلخی وزیر امور مهاجرین و عودت‌کننده‌گان

دستاوردهای پنج ساله وزارت امور مهاجرین

وزیر صاحب محترم بابت اینکه امروز خدمت شما قرار داریم خوشحالیم و ممنونیم از اینکه وقت اختصاصی به مصاحبه امروز قائل شدید.

سئوال: در پنج سال گذشته و در طول حکومت وحدت ملی، وزارت امور مهاجرین را رهبری کردید. از کجا آغاز نمودید؟

جواب: بسم الله الرحمن الرحیم، تشکر بابت اینکه زحمت کشیده و تشریف آوردید، صدای ما را به گوش ملت می‌رسانید. از شما و رسانه‌تان سپاسگزاریم.

تغییرات ساختاری و مسلکی‌سازی کارکنان

در هر وزارت، اگر قرار باشد نوآوری رونما گردد، در ابتدا سیاست کادری آن را باید حساب شده تهداب گذاری کرد و بر اساس آن تحول به وجود آورد. در ابتدا تشکیلات را ارتقا دادیم؛ یک معینیت اضافه کردیم، دو ریاست عمومی اضافه کردیم، در تعدادی از ولایت‌ها که تشکیلات وزارت در آنجا آمریت بود، آنها را به ریاست ارتقا دادیم. سپس کوشش کردیم که در انتخاب افراد، کسانی که از ظرفیت بیشتری برخوردارند در رأس مسئولیت‌ها قرار گیرند. زمانی که عهده‌دار وزارت شدم، مجموع کارمندانی که لیسانس داشتند حدود ۲۰۰ نفر بود، لکن از آن زمان تا کنون این ارقام به ۴۰۰ کارمند افزایش یافته است. یعنی از لحاظ سویه علمی و تحصیلی کوشش کردم ارتقا داده شود تا کارمندان، ظرفیت و توانایی کاری را داشته باشند.

سویه تحصیلی کارمندان

سئوال: پایین‌ترین میزان سویه تحصیلی کارمندان این وزارت با بالاترین آن و تناسب میان آن به لحاظ کمی چطور است؟

جواب: برای کارکنان خدماتی مانند دریور و کارکن خدماتی، سویه تحصیلی شرط نیست، اما در پست‌های کارمندی که از بست شش شروع می‌شود تا بست یک، هر کدام شرایط خود را دارد. معمولا در خیلی از بست‌ها، مدارک فراغت دوازده و چهارده هم قبول می‌شوند. اما ما کسانی را که استخدام کردیم، ندرتا سویه تحصیلی‌شان ۱۲ یا ۱۴ می‌باشد، عموما لیسانس و ماستر هستند. تناسب بین دارندگان لیسانس و ماستر با افراد دارای سند ۱۴ پاس و ۱۲ پاس، تقریبا پنجاه فیصد است؛ یعنی پنجاه فیصد کارمندان ما دارای تحصیلات عالی لیسانس و ماستر هستند.

قانونمندسازی مهاجرین در ایران و پاکستان

سئوال: با توجه به ازدیاد مهاجرین افغان در کشورهای دنیا، طی پنج سال وزارت شما چه تغییراتی نسبت به دوران قبل از شما برای مهاجرین به وجود آمده است؟

جواب: سال ۱۳۹۳ و ۹۴ زمان شدت اخراج اجباری مهاجرین از پاکستان بود. وقتی که به پارلمان برای رای اعتماد رفتم، اعضای پارلمان از من پرسیدند در صورتی که رأی اعتماد به دست بیاورید، اولین کاری که در خارج از کشور انجام می‌دهید چه خواهد بود؟ در جواب گفتم که اولین کارم این است که با مقامات پاکستانی پیرامون اخراج اجباری مهاجرین دیدار خواهم نمود و جلو اخراج اجباری را می‌گیرم. با یک هیات به پاکستان سفر کردیم و این موضوع را با پاکستانی‌ها مطرح کردیم که پدیده مهاجرت جدای از مسایل سیاسی و امنیتی، یک معضل جهانی است؛ پس در این مورد باید دقت شود که مهاجرت و مهاجران را نباید به مسایل سیاسی – امنیتی ربط داد. در کنفرانسی که سه‌جانبه دایر شده بود، مقامات پاکستانی در حضور مقامات سازمان ملل و ادارات مختلف پاکستان این موضوع را پذیرفتند. در حالی که قبل از آن، موقعی که مشکلات سیاسی – امنیتی میان افغانستان و پاکستان پیش می‌آمد، پاکستان شروع می‌کرد به اخراج اجباری مهاجرین.

در شرایطی که در کارته نو انفجار صورت گرفت و خشم مردم افغانستان بالا شد و علیه پاکستان مظاهره می‌کردند، حتی خارج از عرف دیپلماتیک بعضی ارزش‌های پاکستان را هم اهانت روا داشتند، در همان وضعیت هم با وزیر سفران، پاکستان در کابل تفاهم‌نامه امضا کردیم که برای مهاجرین فاقد مدرک در پاکستان کارت داده شود. این کار عملی شد و به مهاجرین کارت توزیع گردید. از آن تاریخ تا کنون اخراج اجباری از پاکستان نداشتیم، به استثنای کسانی که در محبس بودند، تمامی کسانی که از پاکستان برگشتند داوطلبانه آمدند. از این بابت از پاکستان تشکر می کنم.

قبلا مهاجرین مشکلات زیادی آنجا داشتند، مثلا سیمکارت گرفته نمی‌توانستند، حسابات بانکی ایجاد نمی‌توانستند و خیلی محدودیت‌های دیگری که برداشته شد و مشکلات کاهش پیدا کرد. فعلا از مجمموع حدود دوونیم میلیون مهاجری که در پاکستان داریم، دو میلیون و دوصد هزار مهاجر دارای مدرک است. کارت مهاجرت دارند یاکارت هویت افغانستان در مجموع از اخراج اجباری مصونیت دارند، حدودا بعد از بیست و پنج سال، پاکستان یک بار دیگر، مهاجرین را رسما ثبت نام کرد و کارت هویت توزیع نمود که واقعا تغییرات زیادی به وجود آمد و زمینه‌های کاری و شغلی برای‌شان فراهم گردید.

در جمهوری اسلامی ایران نیز همین قسم، در اولین سفری که به ایران رفتم یک کنفرانس چارجانبه در آنجا داشتیم، با حضور پاکستان، ،UNHCR افغانستان و ایران. در جلسه‌ای که دو جانبه با مسئولین ایران در امور اتباع خارجی داشتیم، حرف آنان این بود که ما در ارتباط با مهاجرین فاقد مدرک و غیرقانونی صحبتی نداریم و ما در مورد آنان تصمیم می‌گیریم که چه باید شود، اما در مورد کسانی که کارت دارند، صحبت می‌کنیم. من گفتم اگر این طوری هست، پس ما و شما هیچ صحبتی نداریم، به خاطر این که در مورد فاقدین مدرک شما صحبت ندارید و در ارتباط با اشخاص دارای مدرک ما صحبت نداریم. آنانی که کارت دارند مطابق کنوانسیون ۱۹۵۱ مصئونیت و چارچوب حقوقی دارند و شما ناگزیرید که به آنها رسیدگی کنید، ما منحیث دولت به سرنوشت آنان که کارت دارند مطابق کنوانسیون ۱۹۵۱ مداخله کرده نمی‌توانیم و جلسه ما همینجا تمام است. با این استدلال مسئولین ایرانی پذیرفتند که در رابطه به همه مهاجرین صحبت شود، بالاخره صحبت را شروع کردیم. به شمول فاقدین مدرک.

شما این را به خاطر دارید که در جمهوری اسلامی ایران، کسانی که مدرک نداشتند در مکتب‌های ایران درس خوانده نمی‌توانستند، ولی در صحبتی که با مقامات گفتیم که تمامی افغان‌هایی که در ایران زندگی می‌کنند چه مدرک دارند یا ندارند باید حق درس خواندن را داشته باشند. در نهایت رهبر جمهوری اسلامی ایران حکم داد که تمام مهاجرین افغان دارای مدرک و فاقد مدرک می‌توانند شامل مکتب‌های ایران گردند. همگی‌شان شامل مکتب شدند و فعلا بیشتر از یک لک و بیست هزار متعلم در جمهوری اسلامی ایران داریم که هیچ مدرک ندارند. به خاطر شامل شدن همین اطفال در مکتب، پدر و مادرشان و بقیه اعضای خانواده‌شان نیز مصئونیت کسب کردند، چون برای کسانی که شامل مکتب می‌شوند مدرکی داده می‌شود که نزد اعضای فامیل‌شان می‌باشد و اگر جایی با پولیس مواجه می‌گردند پولیس آنان را در جمع فاقدین مدرک بازداشت نمی‌کنند. پدر مادر و اقارب ۱۲۰ هزار دانش‌آموز مصئونیت پیدا کردند.

از این بابت هم تشکر می کنم از ایران بعد از این ایران حاضر شد که فاقدین مدرک را مجددا ثبت نام کند و ۷۵۰ هزار نفر را به خاطر توزیع مدرک ثبت نام کرد. برای آنان برگ‌هایی داده که قرار است دولت افغانستان نیز مطابق آن برای‌شان پاسپورت صادر کند وایران برای شان اقامت بدهد.

۴۵۰ هزار نفر دارای پاسپورت خانوادگی در ایران داشتیم که اقامه سه ماهه برای‌شان داده می‌شد، الان اقامت اینها هم یکساله تمدید می‌شود. یک نفر مهاجر که از ایران به افغانستان می‌آمد کارتش باطل می‌شد، یعنی به شرطی می‌توانستند افغانستان بیایند که کارت خود را تحویل حکومت ایران بدهند. ولی با صحبت‌هایی که صورت گرفت، حالا دفترچه‌های رفت و برگشت می‌دهند و با آن دفترچه مهاجرین می‌توانند برای سه ماه بیایند در افغانستان بمانند و بدون ابطال کارت‌شان به ایران برگردند.

محدودیت شغلی در ایران بسیار بالا بود، فعلا آن محدودیت‌ها بسیار کم شده است. در گذشته افغان‌ها اصلا اجازه شغل‌هایی مثل دوکانداری را نداشتند. فعلا با اخذ کارت کارگری مطابق به همان رشته‌ای که کار می‌کند، شغلش را خودش انتخاب می‌کند. رشته‌های کاری بسیار کمی است که برای افغان‌ها ممنوع است.

محدودیت در رشته‌های تحصیلی وجود داشت مثلا در رشته هوا – فضا، طب، فیزیک و بعضی رشته‌های دیگر افغان‌ها نمی‌توانستند در کانکور انتخاب کنند. فعلا همه رشته‌ها را می‌توانند انتخاب کنند، تازه که به وزارت آمدبودم، درسفری در قم و مشهد با مهاجرین صحبت داشتم، لیست مشکلات‌شان ۲۴ یا ۲۵ مورد بود، و یک سال قبل که سفر داشتم به قم و مشهد، در عین همان مساجد با همان مردم دیدم. مشکلات‌شان را چهار مورد بیان کردند. و اینها هم چیزهایی است که در سفر اول جزء مشکلات‌شان نبود. در رابطه با بیمه هم هر مهاجری که کارت داشته باشد، می‌تواند مثل ایرانی‌ها خود را بیمه نماید و از امتیازات آن بهره‌مند شود. به علاوه اینکه افراد آسیب پذیر و بیماری های ریگان بیمه می شوند.

به هر صورت تغییرات زیادی برای مهاجرین در ایران و پاکستان به وجود آمده است.

کاهش دیپورتی‌های افغان از قاره اروپا نسبت به دوران حکومت قبلی

سئوال: اوضاع مهاجرین در اروپا چگونه است در حالی که گاها شاهد برگشت اجباری آنان هستیم؟

جواب: از کشورهای اروپایی از سال ۲۰۰۲ دیپورتی وجود داشته است. اولین تفاهم‌نامه با کشورهای اروپایی برای قبول کردن دیپورتی، از طرف دولت افغانستان در سال ۲۰۰۲ امضا شد که بر ان اساس کسانی که قبول نمی شدند دیپورت می شدند. اعم از کشورهای اروپایی و ایران و پاکستان ده تفاهم‌نامه وجود داشت.

ما تصمیم گرفتیم در مورد تفاهم‌نامه بازنگری نماییم.

در سال ۲۰۱۶ وقتی که شمار مهاجرین افزایش یافت، در اروپا یک بحران مهاجرتی به وجود آمد. اروپا خیلی از قوانین مهاجرتی اش را تغییر داد و تصمیم به این گرفت که تعداد زیادی را دیپورت نمایند. آنان به دولت افغانستان گفتند کسانی را که تا اکنون قبول نکرده‌ایم باید دیپورت شوند. بر این اساس ۵۵% افغان‌ها از اروپا رد می‌شدند. چیزی در حدود یکصد هزار مهاجر می‌شدند. ولی ما گفتیم که دیپورت بی‌قید و شرط قبول نداریم‌.

در میان ما و آنان بحث زیادی صورت گرفت و رفت و آمد آنان در این ارتباط زیاد شد. سفیر اتحادیه اروپا، هیأت پارلمانی اتحادیه اروپا و بخش‌های مهاجرتی آنان وارد افغانستان شدند و در این موارد وارد مذاکره شدیم. خلاصه اینکه من بیش از ۲۰۰ جلسه در سال ۲۰۱۶ با هیأت‌های مختلف کشورهای اروپایی داشتم تا آنها را متقاعد ساختیم که برای مهاجرت به اروپا، باید مدیریت مشترک داشته باشیم و اروپا یکجانبه تصمیم نگیرد.

بعد از پذیرش این موضوع، بحث تفاهم‌نامه‌های جدید به وجود آمد و سندی بین ما امضا شد که بر اساس آن توانستیم دیپورتی را کاهش بدهیم. در سال ۲۰۱۶ که احتمال یکصد هزار دیپورتی وجود داشت، بر اساس مدیریت مشترک، فقط ۵۸۰ نفر مهاجرین از اروپا دیپورت شدند.

در مجموع در مقایسه‌ای که در کتاب گزارش پنج‌ساله موجود است، هم در زمان حکومت کرزی صاحب مهاجرین دیپورت می‌شدند و در پنج سال حکومت وحدت ملی هم دیپورت می‌شدند. اگر آمار سالانه را بخواهیم مقایسه کنیم، باوصف اینکه در زمان حکومت کرزی عدد مهاجرین کم بود و در این پنج سال عدد مهاجرین افزایش یافت. در هفت سال اخیر حکومت کرزی ۱۰۲۱۰ نفر از کشورهای اروپایی دیپورت شدند، در پنج سال حکومت وحدت ملی ۳۶۱۱ نفر دیپورت شدند. می‌بینید که آمار بسیار پایین است.

متوسط سالانه دوران حکومت کرزی ۱۴۵۷ نفر و متوسط سالانه زمان حکومت وحدت ملی ۷۲۲ نفر است.

یکی از مشکلاتی که قبلا در کشورهای اروپایی بود، مشکل گرفتن تذکره و پاسپورت بود. به گونه‌ای تلاش کردیم تا سیستم وکالتی به وجود آید. مثلا کسانی که تذکره غیابی لازم دارند، در کشور های اروپایی به سفارت مراجعه می‌کنند و مشخصات خود را می‌دهند و یکی از اقارب اصولی خود را در افغانستان درج فورمه می‌نمایند. سفارت‌ها در کشورهای اروپایی و در سائر کشورها موظف هستند که این معلومات را به وزارت امور خارجه بفرستند و وزارت امور خارجه آن را به ثبت احوال نفوس می‌فرستد. متقاضی یک وکیل می‌گیرد و تذکره غیابی برایش صادر می‌شود‌.

در مجموع اقدام‌هایی که ما انجام دادیم توانستیم که اروپا را متقاعد بسازیم که در رابطه به مهاجرین مدیریت مشترک داشته باشیم و کشورهای اروپایی به تنهایی در رابطه با مهاجرین ما تصمیم نگیرند. کمیته‌ای بر اساس همان سند امضاشده ایجاد شد که از طرف افغانستان معین پناهدگان وزارت مهاجرین کمیته را رهبری میکند، کمیته هر شش ماه یک بار جلسه‌ای را به منظور بررسی مشکلات مهاجرین دائر می‌نماید و با این تصمیم‌گیری مشترک توانستیم که مشکلات اساسی را حل نماییم.

توزیع امکانات همانند زمین، پول نقد و اشغال‌زایی به عودت‌کننده‌ها

سئوال: عودت‌کننده‌هایی که از نقاط مختلف دنیا به افغانستان می‌آیند از لحاظ کیفیت زندگی چطور به سر می‌برند؟

جواب: عودت‌کننده‌گان از ایران و پاکستان شامل دو کتگوری می‌باشند، مجردها و متأهلین . برای متأهلین برنامه توزیع زمین داریم، اما برای مجردین نی. این از زمان گذشته وجود داشته است و تحت عنوان فرمان ۱۰۴ زمین توزیع می‌شد. ولی یک مقدار مشکلات داشت. من در همان صحبتی که هنگام اخذ رأی اعتماد در پارلمان داشتم، این موضوع را مطرح کردم که اگر من در وزارت امور مهاجرین رفتم، این فرمان را تغییر می‌دهم. فرمان را تغییر دادیم با یک سیستم جدیدی که شفافیت به وجود بیاورد، مشکل آن فرمان این بود که زمین‌هایی که به مهاجرین توزیع می‌شد بنا بر مشکلات گوناگون، حدود ۶۰% آن قابل استفاده نبود، همانند دشت‌هایی که آب ندارد ، از بازار کار دور است و… ، یا هم موانع منطقوی وجود داشت. مشکل دیگرش اینکه در توزیع زمین شفافیت وجود نداشت، روند شفافی که بتواند زمین را به مستحق برساند نبود، مطابق به آن خیلی کسانی که مستحق نبودند زمین دریافت کردند و بسیاری که مستحق بودند زمین برای‌شان نرسید. برعلاوه محدودیت منطقوی داشت، یعنی هر کس می‌توانست فقط در ولایت خودش زمین بگیرد، در حالی که قانون اساسی افغانستان می‌گوید هر تبعه کشور در هر جای کشور می‌تواند زندگی کند، مخصوصا برای ولایات کوهستانی همانند پنجشیر، بدخشان، بادغیس، بامیان، دایکندی، نورستان و… که زمین مناسب ندارند یاکم دارند، این مشکلات در فرمان قبلی موجود بود‌.

بر اساس فرمان جدید(۳۰۵) یک کمیته ایجاد شده که ۱۹ عضو دارد که در رأس کمیته وزارت شهرسازی و اراضی و معاون کمیته وزارت امور مهاجرین است. ۱۷ اداره دیگر هم عضویت دارند و نهادهای ناظر بین‌المللی نیز می‌توانند شرکت نمایند و از روند کاری کمیته نظارت داشته باشند. این کمیته تشخیص می‌دهد که کدام زمین برای سکونت مهاجرین مناسب است‌. مسئله آب، هموار بودن زمین، ارائه خدمات و نزدیک بودن به بازار کار که ساکنین آن بتوانند راحت‌تر تردد نمایند. برای یک زمینی که به مهاجرین اختصاص داده شود ۱۵ معیار در نظر گرفته شده است.

به خاطر شفافیت در فرمان نگاشته شده که باید یک کنسر سیوم به وجود بیاید با هفت عضو؛ سه تا نهاد بین‌المللی و چهار نهاد ملی. مطابق طرزالعمل‌ها، در رأس این کمیسیون وزارت امور مهاجرین قرار دارد و مطابق به آن عودت‌کننده‌گان و بیجا شدگان متقاضی زمین ابتدا توسط کنسرسیوم ثبت نام می‌شوند، اثر انگشت، محل اقامت و تمام موارد هویتی‌شان که لازمه شفافیت است، درج فورمه معلومات‌شان می‌گردد بایو متریک هم انجام می شود تا از تکراری بودن و عدم شفافیت جلوگیری به عمل آید‌. بعد اولویت‌بندی می‌شود که برای چه کسانی باید در ابتدا زمین توزیع شود. مثلا خانواده‌های بی‌سرپرست و خانواده‌های شهدایی که عودت کرده‌اند اولویت دارند. بین سایرکسانی که معیارها را دارند و زمین هم در حد کافی موجود نباشد، قرعه‌کشی صورت می‌گیرد و مطابق به آن مستحقین به وزارت شهر سازی و اراضی حهت توزیع زمین یا خانه معرفی می‌گردند.

در این فرمان پیش‌بینی شده برعلاوه زمینی که برای سرپناه است، زمین‌های زراعتی و صنعتی هم برای عودت کنندگان داده شود.

کسانی که از اروپا می‌آیند نیز شامل دو کتگوری می‌شوند‌. برای تعدادی که داوطلبانه عودت می‌کنند، مبلغی تا هفت هزار یورو از جانب IOM)) پرداخت می‌شود تا وقتی وارد افغانستان می‌شوند بتوانند شغلی را ایجاد نموده و زندگی‌شان را پیش ببرند که در سه قسط داده می‌شود. آنهایی که به صورت اجباری اخراج می‌شوند، صرفا مخارج و توشه سفرشان از جانب همان کشور داده می‌شود، ما برای اینها اعم از مجردین و متاهلین زمینه اشتغال را فراهم می‌نماییم. مطابق تفاهمی که با وزارت کار در مورد مهاجرین داریم، ۴۰% از کسانی که آموزش کاری داده می‌شوند، باید از عودت‌کننده‌ها باشد. برای آنان حرفه ی مناسب و شناخت از بازار کار آموزش داده می‌شود.

در اول که به وزارت آمدم، موسسات بین‌المللی صرفا کارهای خیریه انجام می‌دادند. من برای‌شان گفتم با این کارهایی که شما می‌کنید مشکل مهاجرین حل نمی‌شود. آنان کمی ناراحت هم شدند، اما برای‌شان گفتم که باید ما و شما سیاست را تغییر بدهیم و زمینه اشتغال را به وجود بیاوریم. همان اصطلاح معروفی که شما یک دانه ماهی به اینها می‌دهید، اینها که رفتند شب آن را خوردند برای شب بعد چیزی ندارند. به جای این بیاییم زمینه شغلی فراهم کنیم که مهاجرین برای همیشه مشکلات شان حل شود. موسسات بالاخره قبول کردند که باید کارهای‌شان را مورد مطالعه و بازنگری قرار دهند. در سال سوم موسسات رسما قبول کردند که ما در زمینه اشتغالزایی کار می‌کنیم. فعلا اشتغالزایی از طریق موسسات در ولایات جریان دارد، که شامل کارگاه خیاطی، کارگاه تولیدی و گلخانه‌هاکه بادرنگ و سائر سبزیجات کشت می‌کنند و …. . قبلا در سیاست‌های دونرها چنین مواردی وجود نداشت، فعلا بانک جهانی ۲۰۰ میلیون دالر در نظر گرفته که صرفا زمینه شغلی برای مهاجرین عودت کننده ایجاد گردد.

در کنار این در مرزهای ورودی هم کمک‌ها وجود دارد. (UNHCR) به مهاجرینی کمک می‌کند که کارت دارند و کسانی که کارت ندارند شامل کمک‌های (IOM) می‌شوند. مهاجرینی که عودت می‌کنند، در سال اول برای‌شان یک کمک زمستانی داریم تا کم‌کم خود را با شرایط جامعه تطبیق بدهند. در زمستان سال گذشته برای همه بیجاشده‌گان و عودت‌کننده‌ها در حدود۹۵ هزار فامیل، برای هر فامیل پانزده هزار افغانی جهت تهیه مواد سوخت کمک صورت گرفت، براساس استراتیژی مشترک حدود سیزده هزار فامیل از بودجه ملی و بقیه از بودجه موسسات بین‌المللی.

یک تفاهم‌نامه امضا کردیم با (WFP) که هفت میلیون انسان آسیب‌پذیر را در افغانستان شناسایی کنند و فینگر پرنت صورت گیرد تا تکراری نباشند و سوءاستفاده صورت نگیرد. امسال با شیوع کرونا که در جهان، قرار است یک و نیم میلیون نفر را این نهاد کمک بکند، یک میلیون و یکصد هزار نفر در اطراف و ولسوالی‌ها و حدود چهارصد هزار در شهرها. شما اگر اخبار را تعقیب کنید فعلا تنها وزارتی که در همین شرایط آسیب‌پذیر کمک‌هایش به ولایات جریان دارد، وزارت امور مهاجرین و عودت‌کننده‌گان می‌باشد.

اتحادیه اروپا دوصد میلیون یورو اختصاص داد که بخش عمده‌اش اشتغالزایی برای مهاجرین عودت کننده است و هم‌اکنون سالانه در اختیار موسساتی که در این عرصه کار می کنندقرار داده می شود از این مبلغ ۳۹ میلیون یورو طی چهار سال در بودجه ملی حکومت افغانستان پرداخته می شود که برای ساختن مکتب و کلینیک در مناطق عودت بلند مهاجرین اختصاص داده شده است.

پلان استراتژیک و پالیسی جامع مهاجرت، تبدیل پاسپورت سرمایه‌گذاران از پاکستانی به افغانی

سئوال: استراتژی طولانی‌مدت وزارت جهت بهبودی در امور مهاجرین و عودت‌کنندگان چیست؟

جواب: در ابتدا یک پلان استراتژیک پنج‌ساله ساختیم. من به پارلمان وعده داده بودم که در شش ماه این پلان را می‌سازم. با اخذ رای اعتماد به وزارت آمدم. با کارمندان وزارت صحبت نمودم که یک پلان استراتژیک پنج‌ساله به مدت شش ماه باید بسازیم. اینها استقبال کردند و گفتند که خوب است ما آمادگی این کار را داریم. چند روز بعد آمدند و به من گفتند که تا شش ماه طرح پلان استراتژیک را جور می‌کنیم و بعد سر خود پلان کار می‌کنیم. از وعده‌ام به پارلمان یاد کردم. آنان گفتند که غیرممکن است. بالاخره یک تعداد اشخاص را از داخل وزارت وظیفه سپردیم و تعدادی را نیز از بیرون به صورت رضاکار جذب کردم، وخودم شخصا یک پلان استراتژیک پنج‌ساله ساختیم. در کابینه ارائه کردم، وتصویب شد. پلان‌هایی که در افغانستان ساخته می‌شود معمولا از متخصصین و منابع خارجی کمک گرفته و ساخته می‌شود و ما آن پلان را فقط با جوان‌هایی که از افغانستان هستند ساختیم و هیچ کمکی از منابع خارجی نگرفتیم. همین تغییراتی که در وزارت فعلا شاهد هستیم، حاصل همان پلان است که پنج سال قبل نوشته بودیم. تمام دستاوردهای قبلا در همین پلان پیش بینی شده بود.

پلان استراتژیک وزارت امور مهاجرین پنج سالش تکمیل شده فعلا مشغول کار هستیم که مطابق پیشبینی ارزیابی شود، نقاط ضعف استراتژی پنج سال گذشته را باید رفع کنیم و خلاهایی که وجود داشت را پر نماییم. فعلا ریاست پالیسی و پلان ما روی استراتژی پنج‌ساله در حال کار است.

در بلند مدت یک گام اساسی

یک و نیم سال قبل، ما کار را سر پالیسی جامع مهاجرت شروع کردیم، سال گذشته آن را تکمیل و آماده ساختیم. این پالیسی عرصه‌های مختلفی را در بر می‌گیرد که تنها به وزارت مهاجرین خلاصه نمی‌شود. بلکه در برگرنده کار تمامی ادارات در عرصه مهاجرت است، اهداف عمده که در پالیسی جامع مهاجرت مطرح شده است،

– عودت و بیجاشدگی و حل مشکلات و ادغام انها

– جلوگیری از مهاجرت‌های غیرمنظم و غیرقانونی

– فراهم نمودن زمینه‌های مهاجرت های قانونی

– مهاجرت و توسعه واستفاده از دیاسپورا

مهاجرت پدیده‌ی است که در دنیا قبول‌شده است و افغانستان هم با توجه به وضعیت اقتصادی که دارد حتی قبل از زمان حکومت خلقی و پرچمی ده‌ها هزار نفر مهاجر در کشورهای مختلف داشته‌است، وبعد از ان به میلیونها رسید. ما باید چه کنیم تا یک سیاست اساسی در این ارتباط داشته باشیم و در آینده مهاجرینی که به کشورهای مختلف می‌روند سرگردان، آواره وغیر مصون نباشند. تقریبا نیم میلیون مهاجر کارگر در کشورهای عربی داریم که تا چند سال پیش با پاسپورت پاکستانی در آنجا کار می‌کردند؛ هویت‌شان تبعه پاکستان بود و اینها با مشکل تهدید سرمایه‌شان مبتلا بودند. پاسپورت‌های پاکستانی اینها به پاسپورت افغانی تبدیل شد و در ارتباط نام‌های‌شان که دچار مشکل بودند، با همان نامی که پاسپورت داشتند و سرمایه‌گذاری کرده بودند، فعلا برای‌شان تذکره داده می‌شود و پاسپورت می‌گیرند تا سرمایه‌شان متضرر نشود. این یک مثال بود اما ما باید چه کار بکنیم که آسیب‌پذیری مهاجرین کارگر افغانستان از بین برود.

قانونمندی؛ بخشی است که باید ما آن را با وزارت کار و امور اجتماعی مشترک کار کنیم تا مهاجرت را منظم و قانونمند بسازیم و اعزام کارگر به خارج را داشته باشیم.

کارگران افغانستان را مطابق بازار کار کشوری که کارگر نیاز دارد آموزش بدهیم، مثل کشورهای عربی و بعضی کشورهای دیگر که عمدتا از بنگلادیش، پاکستان هندوستان فلیپین و بعضی کشورهای دیگر کارگر استخدام می‌کنند. کارگران افغان آنطور که باید کارهای فنی آنجا را بلد نیستند، باید این کارگران را آموزش فنی و حرفوی بدهیم. مرکزی به وجود بیاید که مهارت کارگران را تأیید و ثبت کند و سرتیفیکیت بدهد که تأییدکننده مهارت آنان باشد.

موضوع دیگری که در پالیسی مهاجرت در نظر گرفتیم، بحث دیاسپورا است، یعنی با جامعه افغان‌هایی که در خارج از کشور است چطور تماس برقرار کنیم و متخصصین را چگونه پس بیاوریم ولو به صورت موقت تا از مهارت و تخصص‌شان در افغانستان استفاده شود. همچنین در مورد سرمایه‌گذارانی که در خارج از کشور داریم، چطور سرمایه اینها را به داخل افغانستان بکشانیم.

چهل سال جنگ و رقم بالای بیکاری در افغانستان است. این یک سئوال است که آیا مردم افغانستان معجزه دارند که با این چهل سال جنگ و با این عدد بیکار، توانسته‌اند زنده بمانند؟ جواب این است که معجزه نیست، مهاجرین ما در خارج از کشور هر کدام برای خانواده‌های‌شان پول از طریق حواله می‌فرستند با آن پولها زندگی مردم اداره می شود، اما قیمت حواله بسیار بالا است. فعلا در بعضی کشورها قیمت حواله حدود هشت الی نه فیصد می‌شود. بر اساس سیاست اهداف انکشافی پایدار ملل متحد، قیمت حواله باید زیر ۳ فیصد باشد. ما باید چه کار کنیم که این فیصدی قیمت حواله، پایین بیاید. این در پالیسی جامع مهاجرت پیشبینی شده است.

پالیسی جامع مهاجرت تکمیل شده و فعلا برای تصویب کابینه آماده است. اگر تصویب شود نه‌تنها که برای وزارت امور مهاجرین و نه‌تنها برای پنج سال و ده سال آینده، بلکه می‌تواند به عنوان نقشه راه مهاجرت افغانستان برای پنجاه سال آینده باشد.

  • از بودجه عادی پس‌انداز نموده به خزانه دولت برگرداندیم

سئوال: بودجه‌تان را چه مقدار مصرف توانستید؟

جواب: خدمت‌تان عرض شود که ما در وزارت‌های افغانستان در بودجه ملی دو قسم بودجه داریم، بودجه انکشافی و بودجه عادی. بودجه عادی که هر مقدار صرفه‌جویی وکمتر مصرف شود. کمال دارد، به این خاطر که پول مصرفی است و باین مصرف به مردم خدمات ارائه نمی‌شود بودجه انکشافی برای ارایه خدمات است باید کامل مصرف شود.

در گذشته، وزارت امور مهاجرین از بودجه عادی قرضدار بود، یعنی اشخاصی را که برای کار قرارداد کرده بود، معاش‌شان پرداخت نشده بود، کارمندان دایم معاش‌شان بدون پرداخت مانده بود، اتشه‌هایی که در کشورهای مختلف داریم، حدودا یکسال معاش نگرفته بودند، که اینها از بخش بودجه عادی باید پرداخت شود. همین طور از شرکت‌های ترانسپورتی قرضدار بود، از قراردادی تیل قرضدار بود، از بابت پول برق هم حدود ده میلیون افغانی قرضدار بود. به این فکر شدیم که اول باید وزارت را از قرض خلاص کنیم. در سال اول از مصرف بودجه عادی صرفه‌جویی کردیم. تقریبا قرض‌ها را خلاص کردیم. در سال دوم در ماه پنجم و ششم سال، تمامی قرض‌های وزارت را خلاص کردیم. فعلا این وزارت هیچ گونه قرضداری ندارد. بودجه عادی ما معمولا سالانه مصرف می‌شود. جالب این است که از بودجه عادی، در سال ۱۳۹۵ هشتاد میلیون افغانی صرفه‌جویی کرده پس به خزانه دولت ریختیم.

بودجه انکشافی؛ سال ۱۳۹۳ بودجه انکشافی وزارت مهاجرین فقط ۱۳% مصرف شده بود، در اولین سال کارب من، مصرف بودجه انکشافی به ۶۳% رسید و سال بعدش بالای ۷۰% شد؛ سال سوم هم بالای ۸۰% شد؛ سال ۱۳۹۷ هم مصرف بودجه انکشافی وزارت امور مهاجرین ۹۸٫۵% شد؛ در سال ۱۳۹۸ هم مصرف بودجه انکشافی ما ۹۸% بود اما چون در ولایات مشکلاتی وجود داشت، یک مقدار برگشت خورد و به ۹۴٫۵% رسید‌.

این ۹۴% مصرف در حالی است که مبلغ بودجه انکشافی ما نسبت به. سال اول ده برابر افزایش داشته است.

نرخ اسعار خارجی نرخ اسعار خارجی در بدل پول افغانی
دکمه بازگشت به بالا
بستن