انتخابات روند صلح را صیقل میدهد
نهمین دور مذاکرات صلح آمریکا با طالبان به پایان رسید و زلمی خلیلزاد نماینده ویژه این کشور به کابل آمد تا از روند مذاکرات نفس گیر این دور دوحه به مقامات افغانستان گزارش دهد، هر چند آقای خلیلزاد از پیشرفت این مذاکرات در توئیتی ابراز خورسندی کرده بود؛ اما نگرانی بعضی مقامات پیشین کاخ سفید از خروج کامل نیروهای آمریکایی، ترامپ را واداشت تا در قبال دیدگاهش مبنی بر خروج کامل، تغییر موضع بدهد و بقای سربازان این کشور را در افغانستان اعلان نماید.
برخی از سناتوران آمریکایی نیز در پیوند به خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان ابراز نگرانی کرده بودند و طالبان را یک گروه غیر قابل اعتماد در اجرای تعهدات عنوان نمودند، همین مخالفتها در مورد تصمیم ترامپ باعث گردید تا وی دیدگاهش را مورد بازنگری قرار دهد و از اعتماد به گروه طالبان خود داری ورزد.
مسئله جنگ و صلح افغانستان ریشه در مناسبات ملی و بین المللی دارد، ابعاد وسیع ارتباط جنگ و صلح با تضاد و تقابل منافع کشورهای منطقه و جهان پیوند عمیق دارد که بر میتابد تا در مسئله صلح اجماع ملی و بین المللی به وجود بیاید، کشورهای دخیل در مناسبات افغانستان باید اقناع گردد که صلح در افغانستان منافع کدام کشوری را به مخاطره نمی اندازد و ریز بینی منافع کشور ها در مسائل افغانستان توسط متخصصین هر بخش در قالب یک اطاق فکر باید به صورت تخصصی مورد بازنگری و واکاوی قرار گیرد، تا ملاحظات کشورها در مسائل داخلی افغانستان علت یابی شود و با تعریف منافع متقابل در آئینهی صلح، قناعت آنان حاصل گردد به عنوان مثال، هم اکنون کشور چین بر علاوه اینکه روابط نیک با افغانستان دارد؛ اما در سطح کلان، در قبال طالبان نیز تمکین میکند، این کشور بنا به ملاحظات تجارتی و اقتصادی که در آسیای میانه دارد.
در بعضی موارد طالبان به عنوان یک مانع در مقابل گسترش تجارت آنان محسوب میگردد به همین ملحوظ است که این کشور بخاطر تأمین منافع خصوصی شان نیز با طالبان در تقابل قرار نمیگیرند، از جانب دیگر مسلمانان اویغور که افراطیون دو آتشه اسلامگرایی محسوب میگردند در خاک این کشور زندگی میکنند، در صورتی که چین بخواهد در هر امری افراطیون را تحت فشار قرار دهد نا امنی از ناحیه داخلی و بیرونی متوجه این کشور میگردد؛ لذا در این مقال نمیگنجد که عوامل پیوند هر کشور را با طالبان به طور جداگانه برشمرد، همینطور بسیاری از کشورهایی که در عرصه بین المللی برجسته هستند به یک نحوی از انحا نمیخواهند در تقابل با تندروان اسلام گرا قرار گیرند.
لذا بر میتابد که دولت افغانستان در ابتدا با این کشورها به صورت تخصصی وارد مذاکره شود و از تأمین منافع آنان اطمینان بدهند، فعلا تمام کشورهای دنیا در یک مورد همنظر اند و آن مورد « ثبات پایدار» در افغانستان است که تقریبا هیچ کشوری مخالف چنین امری نیست؛ اما اینکه افغانها در وضعیتی نیست تا خواستههای هر کشور را بر شمارد و نقاط منافع استراتژیک شان با افغانستان را در یابد و از ضایع نشدن آن خاطر جمعی بدهد تا قناعت شان حاصل گردد امری است که باید به آن تأمل ورزید و علت آن را دریافت تا بدانیم ضعف در کدام حیطهی روابط خارجی لنگر انداخته است.
با این حال، صلح و ثبات پایدار در افغانستان با همکاری صادقانه همسایهها و کشورهای منطقه امکان پذیر نیست، اگر بخواهیم صلحی تحقق یابد که فقط چند مدتی گوشهای ما از صدای تفنگ و انفجار آرام باشد، مطمینا چنین صلحی درد افغانستان را مداوا نخواهد کرد مردم افغانستان خواهان صلح پایدار اند، عجله در کار صلح به خیر و صلاح هیچ کشوری نیست؛ بنا بر این بر علاوه اینکه صلح افغانستان ریشه منطقوی و بین المللی دارد.
استحکام داخلی و بسیج عمومی در این امر از لازمههای اساسی آن پنداشته میشود، تا افغانها با تعریف واحد از منافع ملی و دیدگاه مشترک در میز مذاکره با این گروه ظاهر شود، مسیر صلح طولانی است در حال حاضر همه چه در مورد آن نا معلوم است هنوز مشخص نیست این پروسه به کجا رسیده است و چگونه ختم میگردد مدت هشت ماه است که مذاکرات آمریکا با این کشور به گفته خودشان بر سر « خروج طالبان از صف جهادیسم جهانی و خروج نیروهای امریکایی از خاک افغانستان» بحث دارند و هنوز هم نتیجه آن نا معلوم است احتمال شکست این مذاکرات نیز از نظر دور نیست؛ لذا در زمانیکه مذاکرات بین الافغانی به جریان بیافتد طبیعی است که اختلاف دیدگاه به فاصله زمین و آسمان وجود دارد، جمع میان دیدگاههای متضاد و متقابل نیاز به فرصت زمانی بیشتری دارد که این احتمال وجود دارد از مدت زمان مذاکرات آمریکا با طالبان نیز بیشتر به طول بیانجامد.
از این جهت برگزاری انتخابات ضروری و حتمی پنداشته میشود که برایند انتخابات یک دولت مشروع مردمی است که برآمده از اراده قاطبه مردم افغانستان است و همین دولت مردمی میتواند در قبال جنگ و صلح پایان منازعه و یا هم تداوم آن با درنظرداشت منافع عموم تصمیم خواهند گرفت.
در واقع برگزاری انتخابات ریاست جمهوری صیقل دهنده راه و مسیر صلح است تا خار و خاشاک از سر راه کبوتر صلح برچیده شود و بدون مزاحمتهای طبیعی و زیست محیطی این کبوتر، سالم به خانه برگردد.
اشتراک وسیع افغانها در پروسه انتخابات میتواند زمینه ساز یک دولت مشروع مردمی باشد و هم جنبهی حمایت از جمهوریت را با خود داشته باشد، در صورتیکه مردم هر چه وسیع تر اشتراک ورزند زمینههای شفافیت انتخابات را بیشتر تأمین خواهند کرد و هم به طالبان پیام کوبندهی خواهند فرستاد که ما به هیچ قیمتی از جمهوریت دست بردار نیستیم، دولتی که از دل انتخابات ۹۸ بیرون می آید طبعا پنج سال آینده را در رأس قدرت خواهد بود، فقط چنین دولتی میتواند با پشتوانه وسیع مردمی در میز مذاکرات حاضر شده و روی جزئیات صلح با طالبان به بحث بنشیند، به این دلائل است که انتخابات را باید اولویت بخشید و به صورت گسترده در حمایت از جمهوریت به آن اشتراک ورزید.
زهرا عصمتی/ رشد