اجتماعیاخبار کوتاهاقتصادیچندرسانه ای

مرز که بسته می شود، بامیه با من حرف نمی زند!

 

مرز تورخم که بسته می‌شود اشتهای ما هم بد‌رقم گُل می‌کند. حالا پاکستانی‌ها زیاد هم نیاز نیست که بم‌اتم و ارتش شان را به رُخ ما بکشند. همین که سبزی‌جات یا به اصطلاح ترکاری خود را یک‌ماه صادر نکنند، قدر شش‌تا بم اتم به‌ما ضربه زده‌اند.
شام رفتم مارکیت میوه و ترکاری. از قیمت‌ها اصلا نپرسید. بامیه اصلا با کس حرف نمی‌زد، قیمت یک اونس تن‌تنه، ببخشید گندنه، از ۲۰ روپیه به ۲۰۰ روپیه رسیده‌است، سِیر به‌تمام معنا اکسیر شده‌است.

تنها بو کردنش فی‌غوزه ۱۰۰ روپیه. بادنجان رومی که روزگاری از بی‌قدری رومی‌گک و تُرشک بود، حالا جلالت‌مآب بادنجان رومی شده‌است. یک شاعر کمی زحمت‌کش اگر باشد، در وصف قیمت مولی‌سُرخک یک غزل نیمه‌سکسی می‌تواند بسراید. حتا همین گُل‌پی جلال‌آباد خود ما هم خود را در جمع «ما مار‌ها» زده‌‌است.

وقتی از فروشنده پرسیدم:
گُل‌پی چند است؟ به ارادهٔ خداوند گُل‌پی لب به سخن گشود و گفت: «جا بای صاحب، میرا قیمت بهوت بلند هی.»
نزدیک لیمو که رفتم، فروشنده گفت:
«گوشه شو بیدر که چیزی گُم نشه»
در نهایت تصمیم گرفتم تا باز شدن مرز تورخم از خوردن ترکاری منصرف شوم. راستش ترکاری زیاد هم مهم نیست، دار و ندارش چند رقم ویتامین است که آدم از آفتاب هم گرفته می‌تواند.

پروتین زیاد مهم است. منبع خوبِ پروتین گوشت گاو و گاومیش پاکستانی… نه، پروتین هم مهم نیست، مهم غرور و تاریخ پنج‌هزار سالهٔ ماست.
ما شیر استیم شیر! گاهی دیده‌اید که شیر ترکاری بخورد…؟

کاپی از برگه طارق عظیم

 

نرخ اسعار خارجی نرخ اسعار خارجی در بدل پول افغانی
دکمه بازگشت به بالا
بستن