سرعت، ظرافت و خصلت مبارزه‌جویی محمد علی کلی در رینگ بوکس او را به شهرت جهانی رساند، اما صراحت بیان و شوخ طبعی این بوکسر مسلمان در خارج از میادین ورزشی تاثیرات به مراتب بیشتری از ضربات سهمگین او داشت.

به گزارش رشد به نقل از میزان، سرعت، ظرافت و خصلت مبارزه‌جویی محمد علی کلی در رینگ بوکس او را به شهرت جهانی رساند، اما صراحت بیان و شوخ طبعی این بوکسر مسلمان در خارج از میادین ورزشی تاثیرات به مراتب بیشتری از ضربات سهمگین او داشت.

در ادامه نگاهی به معروق ترین اظهارات فردی می اندازیم که به عقیده بسیاری برترین بوکسر تمام ادوار گذشته تاریخ است:

“من بهترین هستم. این را پیش تر هم گفته بودم. به این نتیجه رسیدم که اگر آن را تکرار کنم، دنیا با من هم کلام خواهد شد”.

 

“چون پروانه شناور باشید، همچون زنبور نیش بزنید”.

 

“کوهستان پیش رویت تو را خسته نخواهد کرد، ریگ داخل کفشت را مقصر بدان”.

“من در اشتباهات زندگی‌ام سهیم بوده ام، اما حتی اگر تغییر کوچکی در زندگی یک نفر ایجاد کرده باشم، پس عمرم به بطالت نگذشته است”.

“من راننده سفینه فضایی بوکس هستم. جو لوئیس و دمپسی تنها جنگنده بودند. من در دنیای خودم سیر می کنم”.
“فقدان ایمان سبب ترس از رویارویی افراد با چالش ها می شود، و من به خودم باور داشتم”.

“چرا باید از من بخواهند تا یونیفرم نظامی به تن کنم و ۱۶ هزار کیلومتر از خانه دور شوم تا بر سر جمعیت رنگین پوست ویتنام بمب و گلوله بریزم، در حالی که با سیاه پوستان لوئیزویل همانند سگ برخورد می شود و آنان از حقوق پایه ای انسانی شان محرومند؟”

“کسیوس کلی نامی است که برده داران سفید پوست به من دادند. حال که آزاد هستم، و دیگر اموال کسی به حساب نمی آیم، حال که دیگر برده نیستم، اسم شان را به خودشان بر می گردانم و نام زیبایی برای خودم برگزیدم”.

“غیرممکن تنها لغت بزرگی است که توسط افراد کوچک برای راحت زندگی کردن در این دنیا مورد استفاده قرار می گیرد؛ به جای آنکه از قدرت خود برای تغییر آن بهره ببرند. غیرممکن یک حقیقت نیست، یک عقیده است. غیرممکن بیانیه نیست، جسارت است. غیرممکن بالقوه و موقت است. غیرممکن هیچ است”.

“من به قدری در بوکس موفق بوده ام که آنها مجبور شدند شخصیتی مثل “راکی”، یک سفیدپوست”، را بیافرینند تا با من در رینگ مقابله کنند”.

“مسابقه بوکس مجموعه ای از مردان سفیدپوست است که به دو سیاه پوست در حال جنگیدن خیره شده اند”.

“اگر ذهن من آن را تجسم کند، قلبم آن را باور کند، پس من می توانم آن را بدست بیاورم”.

“من آنقدر سریع هستم که شب گذشته کلید برق اتاقم را خاموش کردم و قبل از تاریک شدن در رختخواب بودم”.